چرا تجربه کسب نمی کنیم؟
+0
رأی دهید
-0
در دنیای امروزی آمار و ارقام، یکی از مهم ترین ارکان برنامه ریزی و حرکت به سمت نقطه آرمانی است. در بسیاری از کشورهای پیشرفته و صنعتی با کمک گرفتن از آمار شاید برای نگارش این غم کمی دیر شده باشد، اما تجربه ای که از این حوادث غمناک به دست می آید می تواند همیشه تازگی داشته باشد، تجربه برای همه و همه، از دولتی و غیر دولتی تا هر عضوی از جامعه... اما چرا هر سال از این گونه اتفاقات می افتد و تجربه ای برای ما نمی شود، چرا تجربه به دست نمی آوریم، چرا درس عبرت نمی گیریم، چرا باید احساس امنیت برای خود به وجود نیاوریم، چرا باید بدون فکر عمل کنیم، چرا و چرا و صدهزار چرای دیگر؟ حادثه به وقوع پیوست. خبر هم نکرد مثل همه حادثه ها اما تلخ تر و فراگیرتر. حادثه ای که در آن ۸ تن از فرزندانمان جان باختند. فرزند من، فرزند شما، چه فرقی می کند که بنی آدم اعضای یک پیکرند.
دنبال چه کسی برویم؟ یقه چه کسی را بچسبیم؟ چه کسی مسبب است؟ دیگر چه فرقی می کند. کدام عمل قضایی و کدام عمل پلیسی داغ این جگر گوشگانمان را از دل های دردمندمان می زداید؟ غرض و قصد این نیست که چوب بر پیکر مرده بزنیم و دراز شده را دراز کنیم. قصد این است که جلوی حادثه های مشابه گرفته شود.
آیا مدرسه تقصیری دارد؟
در همه جای دنیا گردش های علمی نوباوگان، به همراه یک یا چند تن از مربیان یک آموزشگاه، حال در هر مقطعی نسبت به سن گردشگران بوده و هست و افرادی هم که به عنوان مسوول آموزشگاه این گردش ها را ترتیب می دهند و یا مربیان مربوطه که به عنوان ناظر و مسوول به همراه دانش آموزان می روند، هستند. فاجعه هر چقدر هم عمیق باشد نمی توان صرفا" گناه را به گردن مربی و ناظر و مسوول گروه انداخت. علی الخصوص در این حادثه، البته در حوادثی مشابه یا غیرمشابه ممکن است مقصر باشند اما در این حادثه به خصوص، مربی و مدرسه بی تقصیر است گو این که این عزیزان آن قدر وجدان کاری دارند که هر لحظه در محاکمه خودشان هستند اما واقعا" اینها لااقل این بار کوچکترین تقصیری متوجه شان نیست چرا؟ چون مکان یک مکان تحت پوشش شهرداری بود و مربی در این جا کمال اطمینان خاطر را دارد که همه چیز درست است. تمام قواعد و ضوابط رعایت شده است. درست مثل این که بچه ها را به سینما برده باشند و آنجا خدای ناکرده اتفاقی برای بچه ها بیفتد و سینما آتش بگیرد. این تقصیر مسوول گروه گردش و یا مدیر مدرسه نیست حال بحث رضایت ولی پیش می آید که حتما" در این مورد مدیر مدرسه تدابیری دارد و این تدابیر نیز رعایت شده و اجازه ولی صورت گرفته بود!
امنیت محل
برمی گردیم به امنیت محل. خوب اینجا فقط یک بحث پیش می آید، در عقد قراردادها، فقط حل مسئله مالی باید مدنظر قرار گیرد یا بقیه موارد؟ از جمله صلاحیت اخلاقی اجاره کنندگان اماکن مربوط به شهرداری یا مواردی از این دست و این که آیا شهرداری که کار اصلی اش ارائه خدمات به همشهریان است، آیا باید در قراردادهایش حتی اجاره دادن غرفه های عرضه کالا، موارد صلاحیت اخلاقی و قانونی را رعایت کند یا خیر؟
پس از صلاحیت اخلاقی می رسیم به صلاحیت استفاده از یک وسیله که در رابطه با مردم است. یعنی کسی که می آید دریاچه را برای قایقرانی اجاره می کند آیا تبحر و تجربه و یا حداقل گواهی قایقرانی دارد؟ آیا یک قایقران باید شنا بلد باشد یا خیر؟ که در این مورد اگر شنا بلد بود، خودش و یکی از بچه ها را نجات می داد و ما دو قربانی کمتر داشتیم و این دیگر رمل و اسطرلاب نمی خواست. آیا یک نفر پیدا نشد که بگوید آقا توی همین استخر شنا کن ببینیم اگر قایق چپ شد تو بلدی اقلا" خودت را نجات بدهی یا نه؟ خوب حالا که این آقا فوت شده خدا بیامرزدش، اما آیا این صحیح است بگوئیم تقصیر او بود؟
این مسائل ممکن است در قرارداد یک شرکت خصوصی مورد بحث قرار نگیرد اما آیا در شهرداری که وظیفه اولش ایجاد خدمات رفاهی است هم نباید انجام گیرد؟ خوشبختانه نه تنها قاضی پرونده، قاضی اسماعیلی، که صد البته کلا" قضات دادگاه جنائی، همه به کار خود وارد و افرادی متعهد هستند، اما توجه به این امر که قتل واقع شده و قصور از موارد ایمنی، بعید نیست عمدیت را شامل شود، از این دید نیز پرونده مورد توجه قرار داده شد، به اضافه این که در یک استخر کوچک که چند نجات غریق کار می کنند، چطور دریاچه ای به این وسعت حتی یک نجات غریق هم ندارد!
پرسش این است که گناه این نسل به گردن کیست و آیا برای نسل آینده برنامه ریزی درستی شده است تا آنها به چنین مشکلاتی برنخورند، و چنین حوادثی در ذهن ما نقش نبندد، به واقع باید چه راهکارهایی را مدنظر قرار داد تا از این گونه حوادث که باید از آن به عنوان بلای آسمانی یاد کرد، فاصله گرفت. خدا اولیای این دانش آموزان را صبر جمیل اعطا فرماید.