درکوله پشتی هیچ بیگانه ای آزادی برای ماحمل نمی کنند'

"امروز متاسفانه در ایران، یک عده از جوانها و بخصوص دانشجویان آنقدر از دست این نظام رنج کشیده اند و عصبانی هستند که می گویند این آمریکا بیاید ما را راحت کند. یعنی همان اشتباهی که ما در آن زمان به دلیل نا آگاهی از تاریخ مرتکب شدیم و می گفتیم شاه برود، هر کسی که می خواهد بیاید..." دکتر محمد ملکی

دکتر محمد ملکی ، اولین رییس دانشگاه تهران بعد از انقلاب اسلامی ایران و از فعالان سیاسی -اجتماعی که در تورنتوی کانادا به سر می برد، روز شنبه (3 فوریه) طی سخنانی در جمع ایرانیان مقیم کانادا در دانشگاه تورنتو به تشریح ریشه های انقلاب فرهنگی در ایران پرداخت و نا آگاهی تاریخی را علت اصلی "انقلاب یا کودتای فرهنگی " دانست.

وی گفت: "نباید دوباره با بی تجربگی و نا آگاهی دچار اشتباهی بشویم که ما قدیمی ترها کردیم.
این شعار ناپلئون بود که می گفت در کوله پشی سربازان من آزادی برای شما حمل می شود و دیدیم که این یک دروغ بزرگ تاریخی بود. فکر نکنیم اگر یک روزی آمریکا بر کشور ما مسلط شود ما به آزادی خواهیم رسید. آمریکا اگر خیلی عرضه دارد مملکت خودش را اداره کند و خودش را از اوضاعی که در عراق بوجود آورده، نجات دهد."

وی تاکید کرد: "ما باید در آگاهی نسل جدید بکوشیم، چرا که اگر این نسل آگاه باشد، دیگر اتفاقات این چنینی تکرار نمی شود."

 چیزی که بدیهی است این است که اصلا در مملکت ما انتخاباتی وجود ندارد. شما مثل اینکه فراموش کردید که واقعه ۱۸ تیر ۷۸ در دوران حکومت اصلاح طلبان اتفاق افتاد و اساسا از نظر من هیچ فرقی بین دوران خاتمی و احمدی نژاد نیست
 

دکتر ملکی در پاسخ به سوال یکی از ایرانیان جوان در زمینه افزایش روند سرکوب جنبش دانشجویی در دوران ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد و نقش تحریم انتخابات در بدتر شدن اوضاع گفت: "چیزی که بدیهی است این است که اصلا در مملکت ما انتخاباتی وجود ندارد. شما مثل اینکه فراموش کردید که واقعه ۱۸ تیر ۷۸ در دوران حکومت اصلاح طلبان اتفاق افتاد و اساسا از نظر من هیچ فرقی بین دوران خاتمی و احمدی نژاد نیست. فقط احمدی نژاد دارد مچ این حکومت را روز به روز باز تر می کند."

وی در بخشی از سخنان خود در زمینه مبارزات سیاسی دانشجویان گفت : "من معتقدم ما اگر می خواهیم انتقادی بکنیم، باید همانجا انتقاد بکنیم. باشیم که بیایند ماستخور ما را بگیرند... من معتقدم اگر کسی می خواهد واقعا مبارزه کند باید در ایران مبارزه کند و هزینه اش را هم بپردازد."

دکتر ملکی ، درنشست ۳ ساعته خود با ایرانیان خارج از کشور، ضمن پرداختن به نقش دانشگاهها و دانشجویان در تحولات ایران و انقلاب ایران، گفت: "نقش روحانیون در جریان وقوع انقلاب اسلامی، ۲۰ از ۱۰۰ بود. این حزب توده بود که توانسته بود با جذب روشنفکران، تا قبل از جریان ملی شدن نفت و کودتای ۲۸ مرداد، که دانشگاهیان را درگیر مسایل سیاسی ایران کرد، فعالیت سیاسی کند و پس از رفتن رضا خان، مذهبیون درگیر چادر به سر کردن زنان و راه انداختن دسته های سینه زنی بودند، کارهایی که رضا خان آنها را منع کرده بود. "

 دانشجوها، سه دانشجو را با کمال آزادی انتخاب می کردند و سه استاد و سه نفر کارمند انتخاب می شد و این می شد شورای دانشکده و فردی را به عنوان رییس دانشکده معرفی می کردند. که همه امور دانشکده زیر نظر این شوراها اداره می شد. هیچ کاری هم نداشتیم که گرایشات سیاسی افراد چه بود. برای همین افراد زیادی که متمایل به فداییان خلق و یا مجاهدین بودند انتخاب شدند...
 

وی سپس با ارایه گزارش هایی مستند از روند بازگشایی دانشگاهها در مهر ماه سال ۱۳۵۸ و تشکیل شوراهای هماهنگی در دانشکده ها و شوراهای عالی در دانشگاهها ، گفت : " وقتی به دستور و اصرار آقای طالقانی سرپرستی دانشگاه تهران به من محول شد، قرار شد که شوراهای هماهنگی را تشکیل بدهیم که همه مشکلات از همین جا شروع شد. نامه ای به شورای انقلاب دادیم که تصویب کنند همه کسانی که از سال های ۳۲ زندان بودند، برگردند دانشگاه. شورا هم تصویب کرد و حدود ۱۰۰۰ نفر برگشتند دانشگاهها. کسانی که برگشتند همه سیاسی بودند و لذا دانشگاه یک فرم دیگری گرفت و شورای هماهنگی در همه دانشگاههای ایران تشکیل شد. به این ترتیب که دانشجوها، سه دانشجو را با کمال آزادی انتخاب می کردند و سه استاد و سه نفر کارمند انتخاب می شد و این می شد شورای دانشکده و فردی را به عنوان رییس دانشکده معرفی می کردند که همه امور دانشکده زیر نظر این شوراها اداره می شد. هیچ کاری هم نداشتیم که گرایشات سیاسی افراد چه بود. برای همین افراد زیادی که متمایل به فداییان خلق و یا مجاهدین بودند انتخاب شدند."

وی گفت : "آن روزها زمین چمن دانشگاه هر روز محل بحث و فعالیت گروههای مختلف بود. چند تا تانک هم در داخل دانشگاه بود، بالای دانشکده علوم پرچم مجاهدین خورده بود و یک جای دیگر پرچم فداییان. کم کم زمزمه هایی شد و دیدند که دانشگاه استقلال خودش را حفظ کرده و زیر بار ظلم و زور نمی رود. فشارها از همان زمان شروع شد. ولی ما توانستیم دانشگاهها را اول مهر ۵۸با پیام آقای خمینی و صحبت های چند نفر بازگشایی کنیم."

 در روز ۲۷ فروردین ۵۹ وقتی آقای رفسنجانی میروند دانشگاه تبریز سخنرانی می کنند یک نفر به نام حسن عبدی بلند می شود و شروع می کند علیه ایشان شعار دادن و خلاصه نظم بر هم می ریزد و جلسه به هم می خورد. اما بعدها ما فهمیدیم که اینها همه برنامه بوده...
 

دکتر ملکی ضمن توصیف همه وقایع و فشارهای بعد از بازگشایی دانشگاهها در سال ۵۸ و حمله گروههای فشار به دانشجویان، اظهار داشت : " همه این فشارها آنقدر ادامه یافت که بالاخره در روز ۲۷ فروردین ۵۹ وقتی آقای رفسنجانی میروند دانشگاه تبریز سخنرانی می کنند یک نفر به نام حسن عبدی بلند می شود و شروع می کند علیه ایشان شعار دادن و خلاصه نظم بر هم می ریزد و جلسه به هم می خورد. اما بعدها ما فهمیدیم که اینها همه برنامه بوده. چون قبل از این جریان هم آقای آیت ، دبیر سیاسی حزب جمهوری اسلامی یک نواری را پر کرده بود و گفته بود که دانشگاهها باید تعطیل شود. از همان جا بحث بسته شدن دانشگاهها جدی شد و به تهران و شورای انقلاب کشیده شد. گفتند دانشگاهها باید تا روز سه شنبه دوم اردیبهست ۵۹ تخلیه شوند و همه گروههای سیاسی دفترهایشان را خالی کنند. بسیاری از گروهها هم تخلیه کردند، جز یکی از گروههای فداییان خلق. زد و خرد و داد و فریاد به راه افتاد و صبح آن روز هم ریختند به دانشگاهها و حمله کردند. چند نفر کشته شد و خیلی ها مجروح شدند و دانشگاهها بسته شد. "

در حاشیه

دکتر ملکی بارها در صحبت هایش تاکید کرد که می خواهد به کشور برگردد و از حاضرین خواست تا مراقب سوال هایی که می پرسند باشند.

کتاب خاطرات ۶۰۰ صفحه ای وی از دوران زندان مدتی است که آماده شده ، ولی اجازه چاپ ندارد.

 

دکتر محمد ملکی
دکتر محمد ملکی
+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.