مازیار جبرانی - از مشهورترین کمدینهای ایرانی
مازیار جبرانی |
مازیار جبرانی ۳۴ سال دارد و از شش هفت سالگی در آمریکا زندگی می کند، آنچه می خوانید گفتگویی است که با وی در لس آنجلس داشتیم:
من از دوازده سالگی بیشتر با دوستانم ورزش می کردم، یک روز من رو به یک تئاتر بردن و از همون جا دیدم که به بازیگری خیلی علاقه دارم، از اون به بعد همیشه توی مدرسه تئاتر بازی می کردم، زمانی که می خواستم وارد دانشگاه بشم، مادر و پدرم گفتن که از تئاتر خبری نیست و باید وکیل بشی! به هر حال سر من رو کلاه گذاشتن و من چهار سال علوم سیاسی خوندم که وکیل بشم.
در حین تحصیل در دانشگاه سعی کردم دکترای علوم سیاسی بگیرم تا بتونم پروفسور بشم، برای همین در لس آنجلس و در دانشگاه یو سی ال ای [دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس] ادامه تحصیل دادم، در همون دانشگاه برنامه های تئاتر رو دیدم و همزمان با تحصیل شروع به بازی کردم، دیدم که این کار رو خیلی دوست دارم، من کلاً از بچگی همیشه دوست داشتم فوتبالیست حرفه ای یا هنرپیشه بشم.
در همون زمان در یک شرکت تبلیغاتی هم کار می کردم و به خودم قول داده بودم که تا سی سالگی کار کنم و پول جمع کنم و بعد برم دنبال کار هنرپیشه ای.
شبها اکثراً تئاتر بازی می کردم و یک بازی خودم رو ضبط کردم و بردم شرکت که اون رو صداگذاری کنم، یک نفر اونجا اتفاقی فیلم من رو دید و گفت که کاراکتر (شخصیت) کمدین دارم و آیا تا به حال فکر کردم که این کار رو به صورت حرفه ای ادامه بدم؟
من هم جواب دادم که قراره تا سی سالگی صبر کنم و بعد برم دنبال این کار، ایشون گفت من شصت سالمه و توی بیست سالگی یک سری کارها می خواستم انجام بدم که هیچ وقت نتوستم بکنم، پس اگر هدفی داری از همین امروز شروع کن، از اونجا بود که به کلاسهای هنرپیشگی برگشتم.
عکس العمل خانواده ات در برابر این تصمیم چی بود؟
ما ایرانی ها با خانواده خودمون خیلی نزدیکیم و دوست نداریم کاری انجام بدیم که بر خلاف نظر اونها باشه اما من یاد گرفتم که اگر کسی علاقمند به کاری باشه و با پشتکار اون رو دنبال کنه، بعد از مدتی مادر و پدر هم تشویقش می کنن.
همین اتفاق برای من قبل از دانشگاه رفتنم افتاد، زمانی که می خواستم برم ایتالیا و درس بخونم همه فامیل می گفتند که بهتره جای دور نری اما من گفتم نه، من باید این کار رو انجام بدم، مادرم ابتدا ناراحت شد اما بعد از مدتی من رو تشویق هم می کرد.
در لس آنجلس جامعه ایرانی هم برای تماشای کارهای تو میان؟
بله تا حدی میان چون در کلوپهایی که من بازی می کنم اکثراً آمریکاییها هستند ولی ایرانی هم همیشه توی سالن پیدا میشه، بهترین تماشاچی برای من جوانهای ایرانی بین پانزده تا پنجاه ساله ان که هم با غرب آشنان و هم با فرهنگ ایرانی.
توی برنامه های کمدی که اجرا می کنی، روی ایرانی بودن خودت هم تأکید داری؟
بله، هشت سال پیش که این کار رو شروع کردم یکی از سؤالها این بود که چه نوع کمدی اجرا کنم، در نهایت به این نتیجه رسیدم که چیزی باشه که من رو بی همتا می کنه، خوب من هم درباره ایرانی بودنم شروع به صحبت کردم، در لس آنجلس من رو خوب می شناسند، جاهای دیگه هم سعی می کنم اجتماع ایرانیها رو به افراد دیگه معرفی کنم.
شما اگر با مردم عادی صحبت کنید همه فکر می کنند مردمان خاورمیانه همه از یک کشورن و همه ما رو مثلاً به چشم تروریست می بینند، من این تصورات رو مسخره می کنم و سعی می کنم با لحن شوخی درباره ایرانیها صحبت کنم.
هر کسی برای کارهاش هدفی داره، هدف نهایی تو چیه؟
یک نفراز من پرسید خودت رو کی در این کار موفق می بینی؟ گفتم از روزی که تصمیم به این کار گرفتم خودم رو موفق می دیدم.
من شانس آوردم کار مورد علاقه خودم رو پیدا کردم و توسط اون برای خودم زندگی درست کردم.
هر وقتی که من روی صحنه میرم خوشحال هستم و هیچ وقتی نشده که از این کار ناراحت باشم. یکی از هدف های من اینه که تهیه کننده باشم و اگر کسی فیلمی درست کرده که ما ایرانی ها رو مثبت نشون میده، به اون کمک کنم.