با کمال افتخار قصاص را قبول دارم
+0
رأی دهید
-0
مردی که متهم است پسر عمهاش را با ضربات چاقو به قتل رسانده است در حالی صبح امروز توسط قضات شعبهی 71 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه و به قصاص محکوم شد که در دفاع از خود عنوان کرد به علت به قتل رساندن آدم بیگناه مستحق قصاص است تا از عذاب وجدان نجات پیدا کند.
در ابتدای جلسهی محاکمه حیدری نمایندهی دادستان با حضور در جایگاه کیفرخواست صادره را قرائت کرد و گفت: «ع.ح» 31 ساله دارای سابقهی کیفری متهم به قتل «ر.ح» به وسیلهی وارد کردن ضربات چاقو در مهرماه سال گذشته در شهرستان قرچک است.
وی ادامه داد: با توجه به شکایت اولیای دم مقتول و تقاضای قصاص از سوی آنها و اقرار صریح مقرون به واقع متهم، بازسازی صحنه، وقوع جنایت که با اقاریر متهم به قتل سازگار است، شهادت شهود و نظریهی پزشکی قانونی در مورد علت تامه مرگ، گزارش مراجع انتظامی و سایر قراین موجود در پرونده بزهکاری وی محرز است و مستند به مادهی 206 قانون مجازات اسلامی تقاضای صدور حکم قانونی دارم.
در ادامهی این جلسه پدر مقتول با حضور در جایگاه در تشریح شب حادثه، گفت: متهم به قتل شب حادثه به منزل ما آمد، شام خورد و پسرم سه هزار و 500 تومان و یک پاکت سیگار به وی داد و ساعت 10 شب از منزل ما به منزل پسرم رفت و پسرم با خاطرجمعی وی را به منزل راه داده بود اما آخر شب قصد غارت خانهی پسرم را داشت.
اولیای دم با حضور در جایگاه تقاضای قصاص متهم را به دادگاه ارایه کردند.
قاضی عزیزمحمدی خطاب به متهم، گفت: دارای 11 فقره سابقهی کیفری هستی و طبق کیفرخواست صادره متهم به قتل عمدی نیز هستی، آیا قبول داری؟
متهم به قتل با حضور در جایگاه، ارتکاب قتل عمدی را پذیرفت و در تشریح شب حادثه، گفت: آن شب من قرصهایی را که از ناصر خسرو خریده بودم مصرف کردم و هیچ نیازی به دزدیدن پول نداشتم و نمیخواهم با این صحبتها خودم را تبرئه کنم. من اگر قصد دزدی داشتم به منزل فامیلم نمیرفتم و ساعت 2 شب تمام همسایهها را بیدار نمیکردم.
قاضی از متهم به قتل پرسید چه ساعتی قرص خوردی؟ متهم گفت: ساعت 8 شب قرص خوردم.
قاضی پرسید: چه ساعتی منزل «ح» را ترک کردید و چه کاری انجام دادید؟ متهم به قتل گفت: ساعت 10 شب به منزل خواهرم رفتم و آنجا استراحت کردم، سپس چاقو را برداشتم، درب همسایهها را زدم تا به منزل روحالله(مقتول) رسیدم. من دوست نداشتم این اتفاق بیافتد و پای همه چیزش ایستادهام، اگر قصاص شوم، راحت میشوم.
قاضی به بازسازی صحنهی جنایت اشاره کرد و متهم به قتل گفت: تحت فشار بازسازی صحنه را انجام دادهام چون میخواستم نجات پیدا کنم.
قاضی گفت: طبق محتویات پرونده برای سرقت به منزل پسر داییات رفتی؟ متهم گفت: من برای سرقت نرفته بودم چون حدود 20 یا 30 هزار تومان پول داشتم و چون برای خارج شدن از تهران این میزان پول کافی نبود به منزلمان رفتم رسیور و تلویزیونمان را فروختم و نمیدانم روی چه حسابی این کار را کردهام.
قاضی پرسید: چند ضربه به مقتول زدی؟ متهم گفت: من هیچ چیز یادم نمیآید اما میگویند 8 یا 9 ضربه به مقتول زدهام.
وی ادامه داد: 11 سال است به هرویین معتاد هستم و در زمان قتل یک سال بود که در انجمنی ترک کرده بودم.
قاضی پرسید: در زمان حادثه به پسر عمویت اسماعیل حمله کردی، او به تو چه گفت؟ متهم به قتل گفت: وقتی به اسماعیل حمله کردم به من گفت روحالله را کشتی ولی من را نکش.
قاضی پرسید: چند ضربه به اسماعیل وارد کردی؟ متهم گفت: چاقو در دست من و اسماعیل بود که وقتی به من گفت من را نکش چاقو را رها کردم و فرار کردم.
قاضی پرسید: بازسازی وقوع جنایت را قبول داری؟ متهم گفت: بازسازی صورت گرفته را قبول ندارم.
قاضی انگیزهی قتل را از متهم پرسید و وی گفت: من در حالت طبیعی نبودم. 6 بسته قرص از ناصرخسرو خریده بودم و خورده بودم، قصاص بشوم از عذاب وجدان راحت خواهم شد چون دلیلی نداشت آدم بیگناهی را بکشم. با کمال افتخار قصاص را قبول دارم.
به گزارش ایسنا، در ادامه اسماعیل، شاهد قتل و یکی از شاکیان پرونده با حضور در جایگاه در تشریح زمان حادثه، گفت: شب حادثه علی(متهم به قتل) به درب منزل روحالله(مقتول) آمد چون وی سابقهی خوبی نداشت به روحالله گفتم در را باز نکن. وی که به دم در رفته بود بازگشت و گفت انگار یکی به من میگوید در را باز نکن ولی چون دستش را بر روی زنگ گذاشته بود و همسایهها صدایشان درآمده بود مجبور شدیم در را باز کنیم. وقتی به داخل منزل آمد به ما گفت بخوابید من فعلا خوابم نمیآید. سپس خوابیدیم من در آن شب با احساس گرمایی در گردنم از خواب بیدار شدم و دیدم غرق به خون هستم و «ع.ح»، روحالله را به سینهی دیوار گذاشته و چاقو را به قلبش میزند.
وی ادامه داد: متهم به قتل به طرف من آمد و گفت تو هنوز زندهای؟ و ضربات متعددی را به گردن، دست و کمرم وارد کرد چون چاقویش را گرفتم دیگر نتوانست به من ضربهای وارد کند. پیراهنش پاره شد و از صحنه متواری شد. من یک هفته در بیمارستان بستری بودم و اکنون دست چپم قطع عضو شده است.
قاضی از شاهد پرسید بعد از واقعه منزل روحالله بهم ریخته بود؟ اسماعیل گفت: ع.ح میخواست دزدی کند و وقتی من بلند شدم شروع به زدن من کرد و چیزی متوجه نشدم.
به گزارش ایسنا، پوررحیمی وکیل تسخیری متهم به قتل با حضور در جایگاه گفت: در قانون پیشبینی نشده که اگر کسی قرص بخورد و آدم بکشد چه جرمی متوجه اوست؟ اما در حادثهای است که پیش آمده، تقاضای گذشت از اولیای دم به خاطر روابط خویشاوندیشان دارم.
قاضی عزیز محمدی برای اخذ آخرین دفاع متهم را به جایگاه فراخواند و متهم به قتل در بیان آخرین دفاع گفت: قصاصم کنید، راحت شوم اما میگویم من برای سرقت به آنجا نرفته بودم.
پنج قاضی شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران(عزیزمحمدی،رحیمی،عبداللهی،سالاری و باقری) پس از اخذ آخرین دفاع و اعلام ختم رسیدگی به این پرونده، وارد شور شده و به اتفاق ارتکاب قتل توسط متهم به قتل این پرونده را محرز دانسته و او را به قصاص محکوم کردند.
