و اما بازگردیم به خود قرارداد شنگن: هرچند افرادی که از روادید یکی از کشورهای عضو شنگن برخوردار میشوند میتوانند بی هیچ مشکل اداری به همهی این کشورها سفر کنند، همزمان با برچیدن مرزهای میان این اعضا، طبق همین قرارداد، کنترل مرزهای خارجی از پرتغال در غرب تا مرز آلمان و لهستان در شرق اروپا، چندبرابر شده و صدور ویزا به همان نسبت مشکلتر و پردردسر گردیده است. منتقدان قرارداد شنگن یادآور میشوند که با ادغام مفاد این قرارداد در دوایر اتحادیه اروپا کنترل چند و چون مانبع اطلاعاتی و انتظامى، برای ناظران بیطرف مشکلتر شده و آنها نمیتوانند به آسانی از رعایت حقوق فردی اشخاصی که تحت پیگرد و یا زیر نظر پلیس شنگن هستند، آگاه گردند.
اشکال دیگر در این رابطه، واگذاری مشخصات مسافران به کشورهای شنگن و پلیسهای مرزی است که در دفترهای انتظامی این داده ها را از طریق کامپیوتر بین منابع نظامی دیگر رد و بدل میکنند. به طوری که در صفحه اینترنتی مبارزه با نژادپرستی آمده، تا بحال مشخصات ۱۰ میلیون نفر در این کامپیوترها ثبت شده که بیشتر به معنی رد تقاضای ویزای ایشان میباشد. به علاوه این منبع اطلاعاتی اداری عملاً به یک ابزار سیاسی برای کنترل افراد، تبدیل گشته که حتا شهروندان اروپا را نیز زیر نظر دارد. برای نمونه در سال ۱۹۹۷ که در پی کنفرانس سران اتحادیه اروپا سازمانهای هوادار حفظ محیط زیست، به اعتراض و تظاهرات دست زدند، ۲۹ دانمارکی در هلند دستگیر و پس از ضرب و شتم در اداره پلیس، با یک هواپیمای نظامی به کشور خود رانده شدند. با استقرار سیستم اطلاعاتی ISS ۲ که تا سال ۲۰۰۸ قرار است آماده شود، مشخصات بیومتریک یعنی مادرزادی و بیولوژیک افراد نیز از طریق عکسبرداری ذخیره و در اختیار مقامات امنیتی قرار میگیرد که خود مورد انتقاد هواداران حقوق بشر است.