نویسنده مقاله نشریه «گزارش میراث»، با اشاره به این موضوع میافزاید: چون بنده یک نسخه از اثر منتشره آقای منزوی را در اختیار داشته و از آن استفاده کرده بودم، متوجه این سرقت شدم.
در این گزارش، تصویری از صفحات دو چاپ برابر هم آمده و نشان داده شده که تا چه اندازه این کار با گستاخی و بدون افزودن کمترین کلمهای انجام شده است.
تأسفباتر آنکه سه مرکز معتبر؛ یعنی دانشگاه تهران، مرکز بینالمللی گفتوگوی تمدنها و انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، اقدام به نشر این اثر کردهاند.
روشن نیست وزارت ارشاد که گاه برای برخی خطاهای ناشران، حساسیت نشان میدهد یا روی کلماتی انگشت میگذارد، نسبت به این قبیل سرقتها، حساسیتی نشان خواهد داد یا نه؟
به عبارت دیگر، تا کی جامعه علمی ما باید شاهد این قبیل دزدیهای ادبی عجیب و غریب باشد و کمترین حساسیتی هم نسبت به آنها دیده نشود؟!
چندی پیش هم یکی از اعضای هیأت علمی یک مرکز پژوهشی وابسته به وزارت علوم هم اثر نویسنده مرحومی را به نام خود چاپ کرد، اما هیچ کس مزاحمتی برای وی ایجاد نکرد و همچنان وی به عنوان عضو هیأت علمی، سربلند مشغول نشر آثار دیگر از همین دست است.
متأسفانه، با وجود آنکه چنین اقداماتی از سوی برخی استادان دانشگاهها انجام شده و گاه حتی آنان پایاننامههای دانشجویان خود را به نام خود منتشر میکنند، مشخص نیست چرا وزارت علوم برخوردی با این موارد نمیکند، حال آنکه در کشورهای دیگر، در راستای ارزش قایل شدن به جایگاه علم و پژوهش، عضویت افرادی را که مرتکب سرقت علمی شوند، در هیأتهای علمی به حال تعلیق درمیآورند