در پیگیری این تحولات به یک رخداد با اهمیت در سال 1969 میرسیم یعنی زمانی که سران دولتهای عضو سازمان وحدت افریقا کنوانسیون ویژهای در مورد جنبههای خاص مسئله پناهندگان در افریقا را به تصویب رسانیدند. این کنوانسیون بدلایل چندی جالب توجه است نخست آنکه تعریف «پناهنده» را به گونهای گسترش میدهد که شامل «هر فردی که بدلیل تجاوز خارجی، اشغال سرزمین، سلطه خارجی و یا عوامل جدی برهمزننده نظم عمومی در قسمت یا تمامی سرزمین اصلی، ناچار به ترک دیار مالوف خود شده و در جستجو پناهندگی در خارج از سرزمین اصلی و یا کشور متبوع خود برآید» (ماده (2)) و دوم آنکه اعضاء خود را مقید میسازد تا «نهایت تلاش خود را ... برای پذیرش و اسکان پناهندگان بکار بندند» (ماده (1)).
در همان سال 1969 ما تعهد صریحتری را در کنوانسیون منطقهای دیگر در مورد حقوق بشر یعنی پیمان سنخوزه کاستاریکا مییابیم که تصریح دارد: «هر شخص حق پناهندگی و پذیرفتهشدن بعنوان پناهنده در یک سرزمین خارجی را براساس قوانین دولت پذیرنده و کنوانسیونهای بینالمللی دارد البته به شرطی که بدلیل اقدامات سیاسی یا اعمال مرتبط با آن مورد تعقیب قرار داشته باشد (ماده (7) 22)» در حالی که در هر دو کنوانسیون منطقهای از اصل «بازنگردانیدن» با صراحت یاد شده است.