28 مرداد اصلا کودتا نشد
مصدق درملی کردن صنعت نفت نقش ناچیزی داشت
سحام نیوز: پسر آیت الله کاشانی به اظهار نظرات جالبی راجع به دکتر مصدق و انتخابات ایران پرداخته است.
متن کامل مصاحبه به نقل از خبر آنلاین در پی می آید:
جناب آقای دکتر کاشانی! شما به عنوان فرزند آیتالله کاشانی که از نزدیک با مسائل سال 32 و پس از آن آشنا هستید، اصلیترین نیروهایی که در رویدادهای مرداد سال 1332 نقش داشتند، چه کسانی بودند؟
رویداد مهم نهضت ملی ایران برآیند یک مبارزه طولانی در ایران بود. در دورانی که آیتالله کاشانی درعراق بهسر میبردند، علیه اشغال عراق از سوی انگلستان دست به مبارزه زدند و این مبارزه منجر به انقلابی علیه تحمیل سلطه و قیمومیت انگلستان بر عراق در سال 1920 میلادی برابر با 1299 خورشیدی شد. این مبارزات سبب شد انگلستان در تحمیل قیمومیت خود بر عراق شکست بخورد. آیتالله کاشانی ناگزیر شدند به دلیل اینکه از سوی ارتش انگلستان مورد پیگرد قرار گرفتند به ایران بازگردند. اما در سال 1320 به دنبال اشغال ایران از سوی روس و انگلیس مبارزهای برای بیرون راندن اشغالگران از ایران با محوریت آیتالله کاشانی آغاز شد. در این دوره دهساله یعنی 1320 تا 1330 مبارزه جدّی و سرسختانهای با نفوذ انگلستان در ایران خواه نفوذ سیاسی و یا نفوذ اقتصادی صورت گرفت.
درحقیقت نهضت ملی ایران یک حرکت مسالمتآمیز بود نه یک انقلاب. هدف از این نهضت این بود که اصول قانون اساسی مشروطیت در کشور به اجرا درآید، بهویژه قانون انتخابات کشور اصلاح شود و از مداخله دولتها و سیاستهای خارجی در انتخابات مجلس جلوگیری شود. از آنجا که مهمترین منبع ثروت ایران یعنی منابع نفت و گاز در انحصار شرکت نفت انگلیس بود و انگلستان از طریق این شرکت سلطه اقتصادی خود را بر کشور ما برقرار کرده بود، هدف دیگر، ملی شدن نفت ایران بود تا این منبع خداداد در اختیار ملت ایران قرار گیرد.
به این ترتیب یک مبارزه دهساله از 1320 آغاز شد و گروه اقلیتی از نمایندگان در مجلس پانزدهم به آیتالله کاشانی ملحق شدند و با برنامهریزی انگلستان برای تصویب لایحه الحاقی مبارزه کردند. انگلیسیها قصد داشتند مبلغ ناچیزی به درآمدهای نفتی ایران اضافه کنند تا رضایت دولت و ملت ایران را جلب کنند و قرارداد 1933 یا 1313 خورشیدی تا آخر دوره همچنان به اعتبار خود باقی بماند اما آیتالله کاشانی چون با لایحه الحاقی مخالف بود، از لبنان پیامی برای مجلس فرستاد و از نمایندگان خواست از تصویب این لایحه خودداری کنند. در نتیجه اقلیت کوچکی در مجلس پانزدهم بهوجود آمد که در راستای منویات آیتالله کاشانی فعالیت میکردند و توانستند از تصویب این لایحه جلوگیری کنند. در انتخابات دوره شانزدهم نیز مبارزه بسیار سرسختانهای شکل گرفت و آن اقلیت به همراه آیتالله کاشانی مجدداً وارد مجلس شدند، در نتیجه نمایندگان هوادار آیتالله کاشانی موفق به انجام کارهای بزرگی شدند که از جمله تصویب قانون ملی کردن صنعت نفت در ایران بود.
به این ترتیب نهضت ملی ایران به پیروزی رسیدو دو هدف اساسی را به عنوان برنامه کار برای خود انتخاب کرد. هنگامی که مصدق به عنوان نخستوزیر برگزیده شد، برنامهای که سران نهضت برای او تعیین کردند، تنها دو بند داشت؛ یکی اجرای قانون ملی کردن صنعت نفت و دیگری اصلاح قانون انتخابات مجلس و انجمنهای شهر با وجود آنکه اجرای این دو هدف کاملاً در دسترس بود، ولی این دو برنامه با هدفهای راهبردی انگلستان در ایران ناسازگار بود. چون اولاً انگلیسیها به دنبال این بودند که دوباره نفت ملی شده را به زیر کنترل خود درآورند و ثانیاً از اصلاح قانون انتخابات جلوگیری کنند چون یک مجلس ملی و حقیقی که نمایندگان مردم در آن حضور پیدا کنند، میتوانست بسیاری از مداخلات بیگانگان را خنثی کند. بنابراین انگلستان با اصلاح قانون انتخابات به شدت مخالف بود. پس از پیروزی نهضت ملی ایران چالش اصلی که میان کشور ما و سیاستهای خارجی بهوجود آمد این بود که نهضت ملی ایران با تمام پشتوانهای که داشت درصدد بود تمام این برنامهها را به اجرا درآورد اما اینجاست که نطفه توطئهها بسته میشود و برنامهریزی انگلستان برای ساقط کردن نهضت ملی ایران شکل میگیرد.
به هر حال یک سوی ماجرای اقلیت مجلس شانزدهم به رهبری آیتالله کاشانی و سوی دیگر هم جریان مقابل. قصد ما اشاره به طرف دوم است، اینکه استعمار چه نیروهایی را دراین رویداد مهم تاریخی بهکار گرفته بود و آنان چه پایگاه اجتماعی در جامعه آن روز ایران داشتند؟
در حقیقت نیروهایی که آن هنگام در کشور کارساز بودند، عمدتاً از نیروهای طرفدار آیتالله کاشانی و نیروهایی بودند که انگیزههای مذهبی و وطنخواهی در آنان بسیار قوی بود.
چرا با وجود اینکه تمام عوامل پیروزی در دست نهضت ملی ایران بود، درادامه کار شکست خورد؟
استراتژی پیش گرفته شده از سوی انگلیسیها این بود که افراد وابسته خود را در پستهای کلیدی بگمارند و پس از اینکه این افراد جای پای خود را محکم کردند، حمله به نهضت ملی را از درون آغاز کردند. بنابراین هماکنون نظرتان را متوجه نظریهای خواهم کرد که تاکنون به آن پرداخته نشده است. چون آنچه که پنجاه سال مطرح شده این است که در 28 مرداد یک کودتا صورت گرفته و این عنوان کودتای 28 مرداد آنچنان جا افتاده که آموزه هر جوان و میانسال یا سالخوردهای شده است. حال آن که اسناد و مدارکی که امروزه در اختیار است و همچنین پژوهشهای انجام شده، همه حاکی از این است که در مرداد ماه سال 1332 هیچ کودتایی در ایران اتفاق نیفتاده است و دلایل آن هم فراوان است. از جمله اینکه در25یا 28 مرداد هیچکدام از واحدهای نظامی علیه دولت مصدق وارد عمل نشدند. کودتا یک تعریف دارد. کودتا به این معناست که واحدهای نظامی علیه دولت رسمی یک کشور وارد عمل شوند. چنانچه غالباً نظایر آن را در پاکستان و در کشورهای آفریقایی میبینیم، که ارتش در امور سیاسی مداخله میکند و رؤسای جمهور یا نخستوزیرها را از کار برکنار میکند. اما در مرداد سال 1332 واحدهای نظامی کوچکترین حرکتی علیه مصدق نکردند. به این نکته نیز باید توجه شود که مصدق شخصاً وزیر دفاع ملی بود و ارتش در اختیار او بود. چون رئیس ستاد ارتش، سرتیپ ریاحی را خود وی منصوب کرده بود و رئیس ستاد ارتش تا واپسین ساعات روز 28 مرداد فرمانبر شخص مصدق بود.
جناب آقای دکتر! ابهامی که پیش میآید این است که چرا مصدق از طرفی نفت را ملی اعلام میکند و در حقیقت از دست انگلستان خارج میسازد در عین اینکه خود مجری سیاستهای انگلستان است.
باید مقداری وارد جزئیات شویم. اولاً در فرآیند مبارزات نهضت ملی ایران و ملی کردن صنعت نفت، مصدق نقش بسیار کوچکی داشته است و همانطور که ذکر کردم، در روند مبارزه با لایحه الحاقی در سال 1328 با نمایندگان اقلیت مجلس همکاری نمیکرد. درآبان سال 1329 نیز هنگامی که طرح ملی کردن نفت در مجلس شانزدهم مطرح شد، مصدق با آن طرح مخالف بود و حتی حاضر نشد پیشنویس طرحی را که از سوی آیتالله کاشانی و گروهی از نمایندگان آماده شده بود، امضا کند و سرانجام پس ازمدتی تأخیر و زیر فشار افکار عمومی امضای خود را زیر طرح ملی کردن نفت گذاشت که آخرین امضاست. بنابراین بسیاری از تبلیغات در پنجاه سال اخیر کاملاً خلاف واقع بوده و هدف ازاین تبلیغات گسترده این بوده که اولاً چهره ملی برای مصدق جا بیندازند و ثانیاً نقش مداخلهگر انگلستان را پنهان کنند.
بنابر آنچه میفرمایید ناگزیر از بازنگری در این رویدادها هستیم. شما از عدم ورود نیروهای نظامی علیه دولت مصدق سخن گفتید، پس چگونه مصدق برکنار شد؟
روند شکلگیری اقدامات توطئهآمیز انگلستان در خلال دو سال و دو ماه حکومت مصدق بسیار پیچیده است. بهاندازهای انگلیسیها در طراحی این برنامهریزی مهارت بهخرج دادند و مصدق آنچنان در اجرای این نقشه از خود هنرنمایی به خرج داد که بسیاری از شخصیتها تا واپسین روزهای حکومت مصدق نتوانستند دست وی را بخوانند. البته با بسیاری از قانونشکنیهای او مخالفت و مبارزه کردند. در خصوص قانونشکنیهای او باید گفت که اولاً مصدق قانون ملی کردن صنعت نفت را که اجرای آن را در برابر مجلس و ملت ایران تضمین کرده بود به دستاویزها و بهانههای گوناگون اجرا نکرد و نتیجه آن این بود که همان درآمد ناچیزی که ایران از قرارداد نفتی 1313 داشت، از دست رفت. در آن زمان یعنی در سال 1329 که نفت ملی شد، بیش از دو سوم درآمدهای ارزی ایران از محل درآمدهای نفتی تأمین میشد و هنگامی که این درآمدهای نفتی قطع شد و دولت هم اقدامات مؤثری برای جایگزینی درآمدها انجام نمیداد، جامعه ایرانی در تنگنای مالی و اقتصادی قرار گرفت. در حقیقت زیربنای اقتصاد کشور متلاشی شد و فقر عمومی در جامعه گسترش یافت. این فقر عمومی نارضایتی مردم را بهوجود آورد و نارضایی یک جامعه، زمینی است که بذر توطئه در آن کاشته میشود. در اینجا میتوانم به سیاست راهبردی انگلستان اشارهای داشته باشم که تاکنون ملت ایران و جامعه ما از آن غافل مانده است.
غربیها برای واژگون ساختن یک نظام حکومتی ابتدا در مسیر ناراضی کردن مردم قدم برمیدارند. یعنی عوامل داخلی آنان شیرازه اقتصادی و اجتماعی یک جامعه را متلاشی میکنند و هنگامی که جامعه ناراضی شد از آن بهرهبرداری میکنند. ناراضی کردن جامعه بزرگترین سیاستی است که جوامع غربی درباره کشور هدف بهکار میگیرند. اما غیر از قطع درآمدهای نفتی و گسترش فقر در کشور، اقدامات ویرانگری از سوی مصدق انجام شده که باعث متلاشی شدن مجلس شد. سرفصلهای این اقدامات عبارتند از اینکه اولاً- هیچ اقدامی برای اصلاح قانون انتخابات نکرد و این تخلفی است که از برنامه اعلام شده خود انجام داد. زیرا دولتی که برنامهای را اعلام میکند، باید انجام بدهد ولی وی این کار را انجام نداد و قانون انتخابات در ایران اصلاح نشد. انتخابات مجلس هفدهم که در زمان نخستوزیری او انجام شد با همان مقررات قدیمی بود. در این انتخابات مصدق یک سلسله دخالتهای غیرقانونی مرتکب شد. از جمله اینکه تصویبنامهای در اردیبهشت سال 1331 از دولت او صادر شد که در روند برگزاری انتخابات اختلال به وجود آورد.
به طوری که در 33 حوزه انتخابیه از برگزاری انتخابات جلوگیری کرد و در نتیجه پنجاه و شش نماینده نتوانستند به مجلس راه پیدا کنند. یعنی بسیاری از استانهای کشور فاقد نماینده در مجلس شدند. با توجه به اینکه تعداد نمایندگان مجلس 136 نفر بود مجلس دوره هفدهم تنها 80 نماینده داشت که یک مجلس ضعیف در کشور شکل گرفت و زمینهای شد برای این که بتوانند این مجلس را از صحنه تصمیمگیری کشور محو کنند. گام دیگر مصدق این بود که در مرداد 1331 اختیار قانونگذاری را به مدت شش ماه از این مجلس گرفت که این عمل برخلاف قانون اساسی بود. در دی ماه سال 1331 مصدق لایحهای به مجلس آورد تا یک سال دیگر نیز اختیار قانونگذاری را از مجلس بگیرد. با توجه به اینکه دوره مجلس در آن زمان دو سال بود، ایشان مجلسی را که خود مجری برگزاری انتخابات آن بود، در یک مرحله ششماه و در مرحله دیگر یک سال اختیار قانونگذاری را از آن گرفت. آیتالله کاشانی به شدت با درخواست تمدید اختیارات مصدق مخالفت کرد و بعضی از نمایندگان برجسته مجلس مثل حائریزاده و دکتر بقایی ایستادگی کردند ولی سیاستهای خارجی از مصدق حمایت کردند. حزب توده نیز که به گونۀ غیرقانونی وارد صحنه سیاسی کشور شده بود از مصدق حمایت کرد و با فضاسازی و با بهراه انداختن اعتصابات و تظاهرات، گروهی از نمایندگان را مرعوب کرد تا اختیار قانونگذاری خود را به مصدق بدهند.
در تیر 1332 مصدق تصمیم به انحلال این مجلس گرفت. این یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ نهضت ملی ایران است، در حالی که اولاً در قانون اساسی چنین اختیاری به نخستوزیر داده نشده بود و همچنین نخستوزیر از مجلس رأی اعتماد میگرفت و متکی به مجلس بود، بنابراین وقتی نخستوزیری قصد انحلال مجلس را داشته باشد، یعنی علیه مشروطیت و حکومت ملی قیام کرده است. به این دلیل مبارزه سرسختانهای علیه مصدق در مجلس آغاز شد که در رأس آنها آیتالله کاشانی بود و گروهی از نمایندگان مجلس که متأسفانه در اقلیت بودند؛ چون سایر نمایندگان عملاً مرعوب شده بودند ولی این مبارزه سرسختانه از سوی نمایندگان اقلیت انجام شد. صدور اعلامیههای متعدد از سوی آیتالله کاشانی و نمایندگان مخالف انحلال مجلس و حتی اعلام جرم علیه انحلال مجلس و ارسال نامه به سازمان ملل متحد به عنوان اینکه این اقدام مصدق خلاف قانون اساسی و حقوق بشر است. ولی چون آمریکا و انگلیس پشت مصدق بودند طبیعی بود که در آن هنگام مراجع بینالمللی که خود را مدافع حقوق بشر عنوان میکنند سکوت مطلق کردند.
اگر بخواهیم ارتباطی بین فضای سیاسی آن زمان و فضای سیاسی کنونی کشور برقرار کنیم، آیا نظیر شخصیتهایی مثل مصدق که مجری سیاستهای انگلیس بودند در فضای کنونی کشور ما وجود دارند؟
من ترجیح میدهم که پیش از پاسخ به این پرسش شما به نکتهای بپردازم و آن این است که انگیزه مصدق از انحلال مجلس چه بود. در آن زمان دستاویزی مطرح شد و آن اینکه یکی از نمایندگان مجلس به نام علی زُهَری، مصدق را استیضاح کرد. به دلیل اینکه عدهای از زندانیان متهم به قتل افشار طوس شکنجه شده بودند. این نماینده، مصدق را به مجلس احضار کرد. در حالی که نخستوزیر تکلیف به حضور در مجلس و پاسخگویی به استیضاح این نماینده را داشت آن را دستاویز قرار داد و به همراهان و یاران خود گفت که اگر من به مجلس بروم و حاضر شوم آنان برنامهریزی کردند که مرا بکشند که واقعاً دستاویز کودکانهای است یعنی نخستوزیری که از مجلس رأی اعتماد گرفته و مشروعیت آن به اعتماد مجلس است، هنگام پاسخگویی به سؤال مجلس بهانه بیاورد.
مصدق سپس این موضوع را دستاویز انحلال مجلس قرار داد که سالهای متمادی اینگونه عنوان شد که مصدق با عدم حضور در مجلس آن استیضاح را خنثی ساخت. ولی واقعیت مهم تاریخی که به تدریج روشن شد این است که طرح انگلیسیها در این چارچوب استوار بوده که ابتدا مجلس را منحل کنند و وقتی مجلس منحل شد اختیار عزل و نصب نخستوزیر در اختیار شاه قرار میگیرد و در این صورت فرمان نخستوزیری برای فرد جدیدی صادر شود. از نکات بسیار جالب این است که روز 22 مرداد وزیر کشور مصدق که صدیقی بود نتایج رفراندوم غیرقانونی و خلاف قانون اساسی را اعلام و ادعا کرد که مردم به انحلال مجلس رأی دادند. روز 23 مرداد شاه فرمان نخستوزیری زاهدی و برکناری مصدق را صادر کرد. همزمانی این دو رویداد نشان میدهد که منحل کردن مجلس برنامه راهبردی انگلستان برای روی کار آوردن زاهدی ولی با یک روش قانونی بوده است و این سیاست با کمک شخص مصدق و منحل کردن مجلس امکانپذیر شد.
نکته دیگر این است که فرمان برکناری مصدق روز 24 مرداد به وی ابلاغ شد و وی با دریافت فرمان شاه رسید داد و خوشبختانه رسید آن سرانجام و پس از سالها در اختیار ما قرار گرفته است. در این رسید که به خط مصدق است صریحاً قید شده که «ساعت یک بعد از نصف شب 25 مرداد 1332 دستخط مبارک به اینجانب رسید» و از این تاریخ مصدق کوچکترین ارتباطی با مردم برقرار نکرد و این فرمان را پذیرفت. بنابراین دوره نخستوزیری مصدق در روز 23 مرداد که شاه فرمان نخستوزیری زاهدی و فرمان برکناری مصدق را صادر کرد، تمام شد، نه 28 مرداد، بنابراین کودتای 28 مرداد یک دروغ تاریخی است که کوچکترین مبنا و پایگاهی از نظر سیاسی و نظامی ندارد. ولی انگلیسیها برای فریب مردم ایران و پنهانسازی مداخله خلاف حقوق بینالملل خود و حفظ وجهه مصدق اینگونه وانمود کردند که در 28 مرداد کودتایی رخ داده و سرانجام مصدق قربانی این کودتا شد.
آقای کاشانی شما از آن گروه سیاستمدارانی هستید که معتقد هستند پس از پیروزی انقلاب نیز همچنان سیاستهای بیگانه در کشور ما دست داشتهاند؟
من به طور قاطع بر این باورم که عوامل نفوذی سیاست انگلیس در کشور ما همچنان در عرصههای گوناگون حضور دارند و این عوامل برای فریب جامعه ایرانی و جلوگیری از روشن شدن واقعیتها تلاش میکنند و از همین جهت من بارها به صداوسیما نامههای اعتراضآمیز نوشته و از اینکه مانع از روشن شدن حقایق نهضت ملی ایران هستند انتقاد کردم و به برنامههای فریب کارانه اینها اعتراض کردم.
جناب دکتر! به سؤال پیشین برمیگردم. در صورت ارتباط برقرار کردن میان دو فضای گذشته و حال همچنان شخصیتهایی نظیر مصدق در کشور حضور دارند؟
به باور من آنچه که بعد از انقلاب در ایران رخ داده است به گونهای تکرار توطئههایی است که بیگانگان برای ساقط کردن نهضت ملی ایران به کار بردند. اگر توجه داشته باشید انگلیسیها توانستند از اجرای قانون ملی کردن صنعت نفت جلوگیری کنند و اقتصاد کشور را دچار فروپاشی کنند که این اتفاق در رویدادهای پس از انقلاب نیز متأسفانه تکرار شد. به این معنا برنامههای ویرانگری در کشور اجرا شد و به ویژه اقتصاد دولتی را به ایران تحمیل کردند. دولت بازرگان با مصادره و سلب مالکیت از شرکتهای نیرومند بخشخصوصی بزرگترین ضربه را به اقتصاد کشور زد و ادامه این کار را به میرحسین موسوی واگذار کردند. چون بخش بزرگی از صنایع کشور از سوی شخص ایشان و به دستاویز اجرای «لایحه حفاظت و توسعه صنایع» که پیش از تصویب قانون اساسی به امضای بازرگان رسیده بود سلب مالکیت شدند.
به این ترتیب، 80 درصد شرکتها و بخش اقتصاد و صنعت کشور به دولت واگذار شد که بزرگترین ضربه وارد شده به اقتصاد کشور بود. این بیکاری نسل جوان، سرخوردگی مردم، اعتیاد، بزهکاری و. . . پیامدهای اوضاع غمانگیز اقتصادی است که در این سیساله در کشور حاکم شد و اگر در این زمینه بررسیهای تاریخی شود خواهیم دید که اینکار برنامهریزی شده بود. قانون انتخابات نیز که ساختار آن به 100 سال پیش باز میگردد در این سیسال گذشته اصلاح نشد، به رغم اینکه اصل 62 قانون اساسی تصریح کرد که باید قانون جدید برای انتخابات نوشته شود و برای کیفیت انتخابات و شرایط انتخابکنندگان و انتخابشوندگان قانون تصویب شود. چرا ما در سه دهه گذشته قانون انتخابات نداریم و الان ساختار نظام انتخاباتی ما همان قانونی است که صدسال پیش تصویب شد و این یکی از ریشههای بحران در کشور ما را تشکیل میدهد. من بر این باور هستم که همانطور که در جریان نهضت ملی ایران از درون حمله کردند در این سه دهه گذشته نیز از درون به کشور حمله شده است و آنچه که ما در انتخابات اخیر در کشور دیدیم باید بگوییم که یک انقلاب مخملی بود تا از نارضایتی عمومی بهرهبرداری کنند و نظام سیاسی کشور را واژگون کنند که این همان اتفاقی است که در نهضت ملی ایران رخ داده است.
یعنی چه؟
همیشه انقلاب مخملی زیربنایی دارد. در جامعهای که مردم از اوضاع اقتصادی و سیاسی و از زندگی اجتماعی رضایت دارند، انگیزهای برای براندازی وجود ندارد. اما اگر جامعهای ناراضی شد آن جامعه سرزمینی میشود که مستعد کاشتن بذر انقلاب و براندازی میگردد. انقلاب سال 57 به دلیل ممانعت از برگزاری انتخابات آزاد از سوی رژیم گذشته در ایران شکل گرفت. اگر در سالهای بعد از انقلاب همین سیاستهای در پیش گرفته شده برای آن بوده است تا بار دیگر کشورهای غربی از آن بهرهبرداری کنند و من حقیقتاً نگران این مسئله هستم که اگر جمهوری اسلامی ایران در روشهای گذشته تجدیدنظر نکند کشور همچنان در معرض چنین توطئههایی خواهد بود.
چگونه شما از حوادث پس از انتخابات ایران به این نتیجه رسیدید که یک انقلاب مخملی بود؟
به عقیده من کاملاً روشن است، چون عملاً کارگردانی رویدادهای بعد از انتخابات را رسانههای غربی کردند و این رسانهها با قدرت در این مرحله وارد شدند و فرمان شورش صادر کردند. بعد ازظهر روز 23 خرداد من شاهد بودم از تلویزیون دولتی آمریکا فردی به مردم فرمان داد که به خیابانها بریزند. چگونه شده است که هم از تلویزیون آمریکا و هم از بیبیسی و هم از آقای موسوی ما شاهد صدور یک فرمان هستیم. امروزه با این محاکماتی که برگزار میشود و اسناد و مدارکی که در دست است به سادگی میتوان در این زمینه بحث و نتیجهگیری کرد. اما من مجدداً تکرار میکنم که اگر جمهوری اسلامی ایران بخواهد از تکرار اینگونه توطئهها جلوگیری کند باید در روشهای اداره کشور تجدید نظر نماید.
در چه زمینههایی باید در روشها تجدیدنظر شود؟
نخستین موضوع این است که باید صداوسیما دریچههای خود را باز کند و این سانسور خبری کاملی که برخلاف اصل 175 قانون اساسی به وجود آورده را بشکند. والا اگر این وضعیت ادامه پیدا بکند و مردم در بیخبری باقی بمانند بیم تکرار این توطئهها وجود دارد. نکته دوم این است که باید قانون انتخابات کشور در اسرع وقت اصلاح شود. یعنی حتی پیشنهاد من این است که در ظرف شش ماه آینده دولت و وزارت کشور ساختار قانون انتخاباتی کشور را اصلاح کنند و اگر نکنند و در مجلس ایران تحول به وجود نیاید ما شاهد اینچنین برنامههای براندازی خواهیم بود.
این اقداماتی که به آن اشاره داشتهاید حداقل در خصوص اصلاح قانون انتخابات تاحدودی انجام شده...
اولاً این اقدامات وظیفه دولتها و نظام است. چون دولت وظیفه اجرای قانون اساسی را دارد و اجرای اصول قانون اساسی هزینه نیست بلکه در آن منافع کشور وجود دارد. بنابراین آزادی جریان اطلاعات که در اصل 175 پیشبینی شده است به خاطر این است که جامعه امنیت فکری و روانی پیدا کند و رسانههای خارجی نتوانند این جامعه را به هرسویی حرکت بدهند. انتخابات آزاد هم بزرگترین تضمین استقلال یک کشور است. چرا باید در ایران انتخابات با قانونی صورت بگیرد که ساختار آن مربوط به سال 1290 خورشیدی است. این برای هر نظام سیاسی ننگ است.
iliya behniyafar - ایران - اصفهان |
اگه با این ها باشه که فردا هم می گویند کورش کبیر مسلمون بوده تخت جمشید هم مسجد بوده :)) |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
kia6525 - ایران - مشهد |
پسر کو ندارد نشان از پدر. این آقا هم مثل پدرشان .. تشریف دارن. مصدق مرد آزاد |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
IRAN ZAMEN - نروژ - روگنان |
حتما خود آیت الله کاشانی ...جاسوس.انگلیسیها دست داشت در ملی کردن نفت.خیانتهای شما اخوند ها و بچه اخوندها از گذشته نشان داده چه .....هائی هستید.خیانت به مردم پایه و اساس شما هاست. |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
amir irani - انگلیس - بیر منگهام |
بیشرم بیشتر از این برای خودت و پدرانت فحش نخر رذله دروغگو مرگ بر فرعونه ایران وپاچه خارانش. |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
koshtimana - ایران - تهران |
میشه یکی من را راهنمایی کنه که چطوری فیلم های یوتویوب را باید ببینم؟ممنون |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
iran-azad - ایران - تهران |
خاطره ای از داماد آیت الله بروجردی در ملاقات حضوری با کاشانی: آقای کاشانی روی کاناپه نشسته بود. سلام کردم.دعوت کرد کنارش نشستم. گفت: بی سواد، لُره چه کار میکند؟ منظورش آقای بروجردی بود. به آقای کاشانی گفتم: آقا بزرگش نخوانند اهل خرد که نام بزرگان به زشتی برد. ایشان خیلی ناراحت شد و دیگر تا آخر مجلس با من حرف نزد - یکی از مذهبیون به پیش او رفته بود تا نگرانی خود را از اختلاف در نهضت بیان کند.کاشانی به او گفته بود:«نگران نباشید. تا من هستم هر چوبی را که جای مصدق بگذارم کار او را خواهد کرد.» |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
iran-azad - ایران - تهران |
کرمیت روزولت مقدار ۱۰۰۰۰ دلار در پاکت گذاشته و دادهاست تا از طریق احمد آرامش به دست کاشانی برسد برای همکاری در کودتا. مارک گازیوروسکی مینویسد:«صبح روز ۱۹ اوت (۲۸ مرداد) دو تن از مامورین سیا به نامهای بیل هرمن و فرد زیمرمن با آرامش ملاقات کردند و مبلغ ۱۰ هزار دلار در اختیار او گذاشتند تا به کاشانی بدهد. چنین به نظر میآید که کاشانی ترتیب آن را داد که یک گروه ضد مصدق از ناحیه بازار به مرکز تهران روانه شود.» قول مهندس حسیبی زاویهای دیگر از رابطه پنهانی کاشانی و آمریکاییان را در سقوط دولت دکتر مصدق مینماید:«هندرسون قبل از اینکه روز ۲۷ مرداد به خانهٔ مصدق بیاید خانهٔ کاشانی بودهاست.» (ویکیپدیا) |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
zorro.ir - ایران - تهران |
بیماری محمود داره به همشون سرایت میکنه از هولوکاست شروع شد به کجا ختم خواهد شد خدا میدونه . |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
iran-azad - ایران - تهران |
کاشانی روی کار آمدن دولت کودتا را «سبب مسرت» دانست و ضمن تبریک به زاهدی (عامل کودتا) گفت:«جای مسرت است که دولت جناب آقای زاهدی که خود یکی از طرفداران جبهه ملی بوده ، تصمیم دارند که شرافتمندانه از حیثیت و آبروی ایران دفاع نموده و در راه صلاح و افق ملت حداکثر فداکاری را بنمایند .»کاشانی همچنین در مصاحبه باروزنامهٔ المصری گفت:«من از ژنرال زاهدی مادام که به منفعت ایران قدم برمیدارد پشتیبانی میکنم... |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
abc123 - ایران - شیراز |
این اقا میتونه توضیح بده که چرا پدر جنایتکارش به کودتاچیان تبریک گفت؟ |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
abtin_beo - ایران - اصفهان |
تو مزدوری هستی که با ژستهای سیاسی در عین حال سعی در چهره مخالف گرفتن به خود را داری و در همان حال به رژیم خدمت می کنی.چند سال پیش سخنانت در دانشگاه بهشتی کاملا مغایر با الانت شده است. در مورد دکتر مصدق به این سادگیها نمی توان قضاوت کرد.به طور مسلم اشتباهاتی از جانب جبهه ملی صورت گرفت ولی خیانت در مرام آن بزرگ مرد تاریخ ایران نبود. تمام حرفهایت نعل وارونه است |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
babak2010 - انگلستان - اکسفورد |
از وطن فروش وخائنی مثل تو انتظاری بیش از این نیست . |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
kiya - آمریکا - نییورک |
با درود:. آدرس بیت رهبری. تهران - منطقه ۱۱ - جمهوری - خ. دانشگاه - تقاطع خیابان آذربایجان - اتاق دریافت نامه ها |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
garfild - ایران - تهران |
مردک کپک چنان حرف می زنه انگار تاریخ این قضیه مال 1000 سال پیشه آدمای اون دوره هنوز خیلیاشون زندن احمق با مشاعیر سالم یه چیزی بگو بگونجه / اگه مصدق نبود که بابای شپش تو روهم 2 زار کسی تحویل نمی گرفت 4 سال دیگه شما بمونید تاریخ و از اول می نویسید همه متولدین قبل 57 رو هم می کشید / همون ملا بودن بابات کلی جنایت توش خوابیده پدر سگ |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
roya123 - ایران - ایران |
"" نهضت ملی ایران و ملی کردن صنعت نفت، مصدق نقش بسیار کوچکی داشته است????????............ ....زاده تو دیگه چی می گی؟ آخه بابای بی سوادت ملی کردن صنعت نفت حالیشه...جز اینکه چوب لای چرخ می انداخت و به مرحوم دکتر مصدق ایراد می گرفت کاری بلد بود..... در واقع پدر تو هیچ نقشی نداشت وفقط مرحوم دکتر مصدق صنعت نفت را ملی کرد. |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
niagara - ایران - تهران |
شما لطفا خفه.مخ پوسیده.این احمق که مصدق رو هم زیر سوال میبره معلومه از اسنادو مدارک ضرغامی به شهود میرسه که انقلاب خالخالی شده.از پسر وطن فروشی مثل کاشانی بیشتر از اینم نمیشه انتظار داشت |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
iraniii - ایران - ارومیه |
ای بر پدرت و خودت لعنت.حالا چوب لای چرخ مصدق میکنی دیگه؟تو خاک پای مصدق نمیشی!! |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
bij - المان - المان |
بعلت اختلافات شدید مجلس با دولت دکتر مصدق، و بدنبال استعفای بسیاری از نمایندگان مجلس ،دولت اقدام به برگذاری همه پرسی در سطح کشور نمود تا مردم به انحلال یا عدم انحلال مجلس رای دهند. ایرانیها به انحلال مجلس رای مثبت دادند و مجلس در روز 23 مرداد 1332 راسما انحلال یافت. در روز 25 مرداد 1332 طبق نقشه ای که سازمانهای جاسوسی آمریکا و انگلیس برای براندازی دولت مصدق کشیده بودند، شاه دستور عزل دکتر مصدق را صادر نمود و رئیس گارد سلطنتی خویش، سرهنگ نصیری را موظف نمود تا با محاصره خانه نخست وزیر فرمان را به وی تحویل دهد. همچنین نیروهایی از گارد سلطنتی مامور بازداشت عده ای از وزرای دکتر مصدق گشتند.. بالاخره حرف مذهبیون کدامست شاه گماشته انگلیسها بود یا مصدق؟!! اعمال ضد ملی و شهود مستتر در حکومت 30 ساله اسلامی گواه بر انند که کاشانی یکی از نادانترین مذهبیون در خدمت بیگانگان بوده است!!! |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
roya123 - ایران - ایران |
. دکتر قلابی !! دوزار تاریخ حالیت نیست.. یک کم تاریخ بلد باشی می فهمی که ارتش زیر نظر شاه بود -بعد هم چطور مصدق مجری سیاست های انگلیس بود در صورتی که انگلیس نقش پر رنگی در کودتا علیه مصدق داشت.. مصدق مرد بزرگ وملی بود وسالها والی فارس بود وخدمات شایا نی را انجام داد. در کشور افرادی مانند دکتر مصدق و امیر کبیر به کشور خدمت کردند و آدمای باهوش و باتدبیر بودند که هدفشان پیشرفت کشور بود اما آدمای مزدوری و حسود و بیسوادی مثل شما و امثاله که فراوان هستند همیشه مانع تراش و خراب کننده بودید.. ا |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
john1973 - انگلیس - لندن |
این آقا تا حالا کجا بود؟ معلوم خیلی ترسیده . که نکنه موقیتش در خطر بیفته .برو آقا این مردم شما رو کاملا میشناسند |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
iranianfarshad - ایران - تهران |
این آخوندزاده میگوید:مرداد ماه سال 1332 هیچ کودتایی در ایران اتفاق نیفتاده است در25یا 28 مرداد هیچکدام از واحدهای نظامی علیه دولت مصدق وارد عمل نشدند. کودتا یک تعریف دارد. کودتا به این معناست که واحدهای نظامی علیه دولت رسمی یک کشور وارد عمل شوند. درحالیکه راهزن تاریخ و تاریخ ساز کذاب چون کاشانی- آخوند روح الله حسینیان رییس مرکز اسناد انقلاب اسلامی عکسهایی مرکزش چاپ میکند که دروغگوپی این مردک را آشکار میکند این تصاویر در سایت تابناک با توجه به سالروز 28 مرداد درج گردید به آدرس لینک زیر توجه فرمایید که تانکها و سربازها چه کاره در این محرکه که کودتا نیست البته نظریه ای در رژیم هست که لباس شخصی ها که نظامی نیستند که حرکتشان کودتا محسوب شود.https://tabnak.ir/fa/pages/?cid=60206تصاویر منتشر نشده از کودتای 28 مرداد سال 32 |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
armin2006 - ب - ب |
همه این چرندیات یعنی اخوندا بمانند و خون مردم را در شیشه کنند و فقط قانون انتخابات را عوض کنند. اقا ما به چه زبانی بگیم/ جدایی مذهب از سیاست و شما گورتان را از کشور کم کنید. |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
armin2006 - ب - ب |
koshtimana - ایران - تهران . دوست گرامی برنامه یوتیوب دانلودر را دانلود کن و با کمک این برنامه میتونی تمام فیلمها را دانلود کنی. موفق باشی |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
parviz1 - انگلستان - کترینگ |
گاشانی هم یک مفتحور دی... مشنگی بود که همه قدیمیها اونو نه تنها بعنوان جاسوس و مشنگ میشناختن بلکه در بیسوادی هم مانند خمینی بود که در جمع روحانیون بلند پایه جایگاه کفش جفتکن هم نداشت.خمینی را اگر بحاطر زندانی کردن آقایان یک شبه آیت الله نکرده بودن ملت ایران هیچ وقت این همه بدبختی نمیکشید.اون کاشانی هم یک بیسواد عقده ای کثافتی بود مثل خمینی دجال پست دروغگوی عوامفریب عقده ای جنایتکار ......تف تو روح هر جفتشان. |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
کلاغ سیاه - ایران - تهران |
تا تاریخ چه گوید . اول انقلاب که صحبت های دیگری بود . تا احمد اباد هم یادم هست میلیونی میرفتن. در حالی که از محل دفن اقای کاشانی خیلی ها بی اطلاع هستن .بعد از سی سال چه به سر تاریخ امده خدا داند و بس . |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
ukguy4u - بریتانیا - لندن |
حقیقت رو وارونه کرده مرتیکه کاشانی یک مزدور و بر خلاف مصدق که ملی گرا بود ، یک خائن بود . |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
dsnavid - اوکراین - اودسا |
امام خمینی در خلال نهضت ملی شدن نفت، در نامهای به آیتالله کاشانی از وی خواست تا با تقویت جبهه دینی نهضت، از سیاستگرایی فاصله بگیرد. سالها بعد و تنها چند روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، امام خمینی از حرف ناشنوی کاشانی گلایه نمود و اظهار داشت :«او بجای اینکه جنبه مذهبی را تقویت کند و بر جنبه سیاسی چیرگی دهد، بعکس رفتار کرد. بگونهای که رئیس مجلس شورای ملی شد و این اشتباه بود. من از او خواستم برای دین کار کند، نه اینکه سیاستمدار شود.»ا |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
بابک - ایران - سبزوار |
بکی از دوستان می گوید یکی از فرزندان کاشانی در باغی در شمیران از بس عرق سگی خورده بود بغل معشوقه اش به درک واصل شده بود فردا صبح دیدم او را شهید اعلام کردند ( این پدر سگ را ) |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
black chador - امریکا - ولدن |
من که مات موندم از دروهای این کثافت. اینها خیلی ساده دارن تاریخ را بصرف خودشون باز نویسی میکند. خیلی ساده مصدق و موسوی و میلیونها مردم ایران را جاسوس غرب لقب دادن. بزودی ثابت میکنند که محمد و علی تازی صفت بودند. . یکی به این کثافت تازی صفت خبر بده که اینترنت و یوتوب در دست انگلیسها نیست و اگر مرذم شجاع ایران با این وسیله به هم خبر می رسوندن کاری به دولت انگلییس و امریکا نداشت. این یک انقلاب مردمی هست که حتی باعث شده خیلی از مردم عادی مخصوصا جوانان کشورهای دیگر را بخود جذب کنه. |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
farhad_uk - بریتانیا - لندن |
ای درود به شرفت حرف حق رو زد |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
B.E.E.T.H.O.V.E.N - آلمان - دوسلدورف |
ای تف به روی پدر هر چی جاعل متقلب و دروغگو! |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
khodemanitar - اسکاتلند - ابدین |
به قول عظمی بشاره - از برجسته ترین متفکرین و فعالین سیاسی فلسطین- در مقاله ای که اخیرا و بعد از حوادث ایران، در مجله هفتگی الاهرام مصر نوشت به صراحت اشاره کرد که آقای احمدی نژاد با لاطائلاتش درباره هولوکاست، خدمت بی سابقه ای به اسراییل و حامیان اروپایی و امریکاییش کرد. نتیجه سخنرانی بی مغز و بی هدف آقای احمدی نژاد در کنفرانس دوربان دو مهمترین عامل کشیدن خط بطلان روی کودک کشی و قتل عام اسراییلیها در نوار غزه بود. حرفهای نامربوط ایشان راجع به هولوکاست نه فقط باعث فضاحت ملی ایرانیان شد، که بزرگترین لطمه را به مبارزات دلیرانه ملت فلسطین زد. مشتی کلی گویی و عوامفریبی بری از محتوا و هدف مگر می شود مبارزه با اسراییل؟ باید بدانیم که مبارزه با اسراییل را اول از همه خود ملت دلیر فلسطین طی سالیان دراز کرده و بعد هم نخبگان و فرهیختگانی نظیر ادوارد سعید و تا امروز کسانی مثل عظمی بشاره و جوزف مسعد و علی ابو نعمه. در نهضت آزادی خواه فلسطین نیروهای مختلفی با دیدگاهها و نظریه های متفاوت وجود دارند. حماس و جهاد اسلامی بی شک بخشی از این جنبش رهایی بخش هستند، ولی نه تمام آن. بر گرفته از سخنان حمید دباشی |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
khodemanitar - اسکاتلند - ابدین |
به نظر من تفکر طبقه حاکم در ایران، تفکر شکافتن کاذب جهان به شرق و غرب است. این تفکر که به الفبای تفکر حاکم تبدیل شده سابقه ای دیرینه دارد و اوج آن کتاب معروف آل احمد یعنی "غرب زدگی" است. چنین طرز فکری البته مختص ایران نیست و در همین آمریکا هم ما شاهدش هستیم. مثلا وقتی جورج بوش رئیس جمهور امریکا بود عده ای باب بحث هایی از قبیل خطرناکی اسلام و اینکه اسلام میخواهد جهان را بگیرد و فتح کند را گشودند. به خصوص بعد از حادثه یازده سپتامبر خیلی ها با زبانی این چنینی حرف میزدند و این زبان کاذب بر تفکر جاری حاکم شده بود. حتی افرادی که با این نقطه نظرات به ظاهر مخالفت میکردند، الفبای تفکرشان از کاخ سفید و پنتاگون میآمد.(بر گرفته از سخنان پرفسورحمید دباشی) |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
khodemanitar - اسکاتلند - ابدین |
پس در اینجا یک دوگانگی کاذب شکل میگیرد و شرق ناگهان تبدیل می شود به یک چیز منسجم منحصر به فرد و غرب هم به یک چیز منسجم منحصر به فرد دیگر. البته نباید ریشه های فلسفی این نوع نگاه را نادید ه گرفت. توجه داشته باش که وقتی می گوییم شرق و غرب منظورمان همان "تمدن شرق" و "تمدن غرب" است و این دوگانگی کاذب، لازم و ملزوم هم هستند و محصول تفکری "تمدن مرکز." ریشه تفکر تمدن مرکز هم بر می گردد به اروپای عصر روشنگری و پروژه مدرنیته سرمایه داری که در آن منظور از غرب، "غرب اروپا" و "تمدن غرب اروپا" بود که از ریشه های مجازی خود در یونان و روم پیروی می کرد. این تفکر توانست خود را جایگزین حیطه اقتدار مسیحیت کند. بعد هم این تفکر شروع به ساختن و پرداختن "شرق" در تقابل با "غرب" کرد، به بیانی دیگر تمدن های شرقی چیزی نبودند جز بخش خارجی این پروژه فلسفی درونی در اروپا. کلیت این پروژه به فلسفه هگل بر می گردد و پادوهای عمل آن هم شرق شناسان اروپایی بودند که در جهان به دنبال ساختن تمدن های هندی، چینی، اسلام و غیره افتادند و به مفهوم کاذب شرق و غرب اعتبار بخشیدند. |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
khodemanitar - اسکاتلند - ابدین |
. پس وقتی درباره مفهومی به اسم شرق و غرب حرف می زنیم، باید به مرکز آن یعنی اروپای غربی و به ریشه هایش یعنی مدرنیته سرمایه داری توجه کنیم. اما برگردیم به بحث خودمان در ایران. آبا و اجداد و بالطبع خود ما آمدیم و این بحث را طوطی وار گرفتیم و به شکل واروونه تکرار کردیم. عده ای از ما از طرفداران برتری نژادی غرب شدیم، که آل احمد از آن ها به عنوان "غرب زده" یاد کرده است و عده ای دیگر هم مخالف این برتری. مثلا شریعتی از جمله منتقدینی است که از مقوله " بازگشت به خویشتن" حرف می زند، در حالی که کل این دوگانگی مصنوعی، کاذب و از بیخ و بن غلط را می پذیرد. |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
khodemanitar - اسکاتلند - ابدین |
متاسفانه هنوز هم بسیاری از متفکرین ایرانی، میگویند شرق این طوری است، غرب آن طوری. در نگاه آنها شرق مذهبی و مهربان است و غرب منطقی، عقلانی، خردگرا و غیره. همان طور که پیشتر گفتم ریشه این نوع نگاه در ایران به کتاب غرب زدگی آل احمد بر میگردد و بخش عمده ای از سی سال اخیر کار من، بر سر فروپاشی این دوگانگی کاذب بوده است. در معادله سیاسی که من از آن حرف می زنم درست برعکس این پیش فرضِ کاذب، جهان به هیچ شرق و غربی تقسیم نشده است، بلکه اساس عملکرد سرمایه است که عده ای محکوم و عده ای بهره مند از عملکرد آن می شوند. برگرفته از سخنان پرفسور حمید دباشی |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
khodemanitar - اسکاتلند - ابدین |
مزدورهای روسیه همیشه انگلیس و امریکا رو می اندازن جلو که بقای خودشون رو تثبیت کنن. کاشانی بچه یه ملا چکارش به این غلطا. پدر خاعنش کم خدمت به روسیه نکرد. ابلیس کمونیست |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
manenarenji - المان - اسن |
تو هم الحق حرومزاده ایی . لعنت بر تو و اون پدرت. |
چهارشنبه 28 مرداد 1388 |
|
Alireza88 - ایران - تهران |
دوست عزیز و گرامی koshtimana - ایران - تهران . بعضی از کارتهای اینترنت از طریق سایت https://www.translate.google.com. میتوانید پس از وارد کردن آدرس موردنظرتان در جعبه مربوطه با انتخاب Englishو سپس Persian ALPHA و زدن دکمه Translate سایت یوتوب را مشاهده کنید. البته این تغییر زبان شاید کمی سایت موردنظرتان را دگرگون کند ولی از هیچ بهتر است. نرم افزار Real Player 11 برای ذخیره داشته باش. با آرزوی موفقیت برایت |
پنجشنبه 29 مرداد 1388 |
|
victorsiamak - بلژیک - بروکسل |
مرگ بر تو لجن دروغگو پدرت وامثال اون یعنی ملاهای کثیف همیشه سعی کردند ومی کنند ایران را از پیشرفت باز دارند در واقع این کاشانی بود که با بهانه جوئی های بی مورد و سادگی مردم دوران خودش سعی میکرد در کارهای مصدق سنگی بیندازد وامروز هم همین ملایان بیشرف با ازادیخواهان و روشنفکران اینکار را انجام میدهند چون اگر کشور از لحاظ علمی و فرهنگی پیشرفت کند دکان جادوگری این ملایان بسته خواهد شد درود بر روان پاک دکتر مصدق |
پنجشنبه 29 مرداد 1388 |
|
all_alone313 - ایران - هامبورگ |
کی حوصله داره به زر زرهای تو گوش بده . تو بگو واسه خودت |
پنجشنبه 29 مرداد 1388 |
|
freedomforiran - انگلستان - لندن |
مــرگ بــر مــلا هـای بــی پــدر و مــادر کــه مــمــلــکــت مـنــو به ایــنــروز در آوردنــد . روح پــادشــاهــم شــاد کــه هـمــیــشــه بــفــکــر ایــران و ایــرانــی بــود. مــرگ بــر جــمــهــوری اســـلامــی مــرگ بــر خّــامــنــه ای مــرگ بــر مــلا. |
پنجشنبه 29 مرداد 1388 |
|
Hoja Verde - ایران - تهران |
چرت می فرمایی کاشانی!. مصدق مرد بزرگی بود که تا می توانست برای ایران و ایرانی کوشید اما پدرت مرد خودخواهی بود.روح مصدق شاد. |
شنبه 31 مرداد 1388 |
|
asemonee - هنگ کنگ - هنگ کنگ |
اینم میخواد از اب گل الود ماهی بگیره. ناراحتیش از اینه که چرا ملی شدن صنعت نفت به نام اینا ثبت نشده. |
شنبه 31 مرداد 1388 |
|