خانواده لاهوتی؛ پدر دنبال فرزندش به اوین رفت و بازنگشت

مرتضی مطهری و حسن لاهوتی در کنار آیت الله خمینی در هنگام بازگشت به ایرانایران وایر ، شهرام رفیع زاده
در عکس مشهوری که آیت الله خمینی را حین پایین آمدن از پلکان هواپیمای ایرفرانس در روز 12 بهمن 57 نشان می دهد، دو روحانی نیز در میان همراهان او دیده می شود؛ مرتضی مطهری و حسن لاهوتی.
 
آیت الله حسن لاهوتی در زمان پیروزی انقلاب 51 سال داشت. او از روحانیان مبارزی بود که سال ها بر علیه محمدرضا شاه فعالیت می کرد و  بارها به همین دلیل بازداشت شده و به زندان افتاده بود؛ اولین بار در سال 42 به خاطر اعتراض به بازداشت آیت الله خمینی و آخرین بار در سال 54 که تا آبان سال 57 تداوم یافت.
 
نزدیکی او به آیت الله خمینی در سال های پیش از انقلاب از نخستین ماموریتی که در فردای پیروزی انقلاب به او واگذار شد آشکار است؛ فرماندهی نیروهای انقلاب و سازماندهی و راه اندازی سپاه پاسداران.
آیت الله حسن لاهوتی در کنار آیت الله خمینی پس از بازگشت از فرانسهعلاوه بر حسن لاهوتی، پسران او سعید و وحید نیز در سال های پیش از انقلاب به دلیل فعالیت سیاسی بازداشت شده بودند و وحید لاهوتی در زندان با مسعود رجوی از اعضای ارشد مجاهدین خلق آشنا شده بود.
 
رویدادهای پس از انقلاب اما همانقدر که آیت الله لاهوتی را به تدریج در صف منتقدان قرار می داد، سرنوشت دیگری برای خانواده لاهوتی رقم زد؛ چنانکه در نخستین روزهای پس از انقلاب و بنابر وعده قبلی میان خانواده ها حمید و سعید لاهوتی با فائزه و فاطمه هاشمی، فرزندان اکبر هاشمی رفسنجانی ازدواج کردند.
 
اما این همه ماجرا نبود. از نخستین روزهای پس از انقلاب، انقلابیون نیز به جان همرزمان سابق خود افتادند. محمدرضا مهدوی کنی که خود پیش از انقلاب از دوستان لاهوتی بود در کتاب خاطراتش از نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب در مدرسه رفاه به روز دهم یا یازدهم اسفند سال 57 اشاره کرده و نوشته با آقایان بهشتی باهنر، هاشمی رفسنجانی، علی خامنه‌ای،  مفتح،  محلاتی، شاه‌آبادی"در اتاقی نشسته بودیم و از جریانات و اوضاع مملکت صحبت می‌کردیم. ساعت حدود یازده‌ و نیم بود که ناگهان مرحوم شهید مطهری سراسیمه از اتاق دیگر وارد شدند و گفتند: الان این نهضتی‌ها و بعضی از این وزرای نهضت، اینها با آقای لاهوتی در محضر امام هستند و امام، حکم فرماندهی نیروهای انقلابی را برای آقای لاهوتی نوشته‌اند و بناست ساعت 12 از رادیو پخش شود و این فاجعه است." 1
 
با این حال حکم آیت الله خمینی به نام حسن لاهوتی صادر و او در پادگان عباس‌آباد مستقر و مشغول راه اندازی سپاه پاسداران شد. با تشکیل حزب جمهوری اسلامی آنگونه که پسر ارشدش حمید لاهوتی به هفته نامه شهروند امروز گفته"به مرور آقای لاهوتی از یک دیدگاه انتقادی برخوردار شده بود. موافق حزب جمهوری نبود و می‌گفت این حزب با هدف رسیدن به قدرت شکل گرفته در حالی که آرمان ما در انقلاب این نبوده است."
 در اغلب تصاویر آیت الله حسن لاهوتی در کنار آیت الله خمینی استدامنه اختلاف نظر او با دوستان سابقش به تدریج زیاد می شود تا آن جا که حتی با اکبر هاشمی رفسنجانی نیز به مباحثه هایی درباره انقلاب و آینده آن داشته و به این ترتیب درحالی که بسیاری از روحانیان روز به روز خود را به آیت الله خمینی و مراکز قدرت نزدیک تر می کردند، فاصله حسن لاهوتی به تدریج زیاد می شود.
 
در 4 آبان سال 60 ماموران دادستانی انقلاب وحید لاهوتی را بازداشت و به زندان اوین منتقل می کنند. حسن لاهوتی با اسدالله لاجوردی دادستان انقلاب تهران تماس می گیرد و از دلیل بازداشت پسرش می پرسد و لاجوردی به او وعده می دهد پس از چند سئوال و جواب "وحید" را آزاد خواهد کرد.
 
فاطمه هاشمی درباره روابط برادر همسرش وحید در سال های پس از انقلاب پیشتر به مجله شهروند امروز  گفته: "بعد از انقلاب، وحید همانقدر که تلفنی با رجوی صحبت می‌کرد و دوست بود، با آقای لاجوردی هم تماس داشت و دوست بود. با کچویی هم دوست بود. البته نسبت به برخی هم به شدت منتقد بود و می‌گفت که اینها یک روز هم مبارزه نکردند و حالا آمده‌اند و پست گرفته‌اند." 2
آیت الله حسن لاهوتیپس از آن ماموران دادستانی انقلاب تهران خبر شکسته شدن پای وحید لاهوتی را خانواده اش می دهند، حسن لاهوتی بار دیگر با اسدالله لاجوردی تماس می گیرد و لاجوردی ادعا می کند وحید در حین بردن آنان به سر یک قرار، فرار کرده و پایش شکسته است.
 
به روایت خاطرات اکبرهاشمی رفسنجانی چهارشنبه۶ آبان ۶۴، ماموران دادستانی به خانه لاهوتی هجوم می برند: "به آقای [اسدالله] لاجوردی گفتم با توجه به سوابق و مبارزات آقای لاهوتی بی‌حرمتی نشود. گفت دنبال مدارک وحید [لاهوتی] هستند. اول شب اطلاع دادند که آقای لاهوتی را به زندان برده‌اند و احمد آقا هم تماس گرفت و ناراحت بود. قرار شد بگوییم ایشان را آزاد کنند. آقای لاجوردی پیدا نشد به آقای [سیدحسین] موسوی تبریزی دادستان کل انقلاب گفتم و قرار شد فوراً آزاد کنند. احمدآقا گفت امام هم از شنیدن خبر ناراحت شده‌اند". 3
 
حمید لاهوتی پسر ارشد آیت الله لاهوتی درباره زمان بازداشت برادر و پدرش تا اعلام مرگ آن ها گفته " آقای لاهوتی دو روز بعد از بازداشت وحید، با حکمی که آقای لاجوردی داده بود، بازداشت شد" و " در این حکم آمده بود که ماموران حق تجسس و تفتیش خانه را دارند و اگر به کسی هم ظنین شدند او را بازداشت کنند." 4
 
او به نقل از سیداحمد خمینی، علت بازداشت حسن لاهوتی را پیدا شدن "نامه" ای ذکر کرده که پدر پس از شنیدن خبر بازداشت پسرش وحید و خطاب به او نوشته بود و به نقل از سید احمد خمینی گفته آیت الله خمینی با شنیدن خبر بازداشت آیت الله لاهوتی "عصبانی شده" و گفته"غلط کردند ایشان را بازداشت کردند."
حسن لاهوتی در کنار شهاب الدین اشراقی داماد آیت الله خمینیبنابر همین روایت آیت الله خمینی با آقای موسوی اردبیلی و موسوی تبریزی هم تماس می‌گیرد که آنها را پیدا نمی‌کند و در نهایت یک پیک موتوری به اوین می‌فرستد تا پیغام ببرد که آقای لاهوتی آزاد شود.
 
اما آن طور که خانواده حسن لاهوتی گفته اند"پیک آیت الله خمینی وقتی می‌رسد به او می‌گویند که حال آقای لاهوتی بد شده و به بیمارستان منتقل شده‌" و پس از آن نیز اسدالله لاجوردی ادعا می کند که لاهوتی پدر بر اثر سکته جان باخته است. 5
 
اما حمید لاهوتی، فاطمه و فائژه هاشمی، دختران هاشمی رفسنجانی و عروسان خانواده لاهوتی سه سال پیش طی مصاحبه ای با مجله شهروند امروز فاش کردند بنابر گزارش پزشک قانونی علت مرگ آیت الله حسن لاهوتی، "مسمومیت با سم استرکنین" بوده است.6
 جنازه حسن لاهوتی را نیز به خانواده اش تحویل نمی دهند. ماموران اسدالله لاجوردی خود او را دفن می کنند و هیچ مراسمی برای او برگزار نمی شود.
 
ماجرای کشته شدن وحید لاهوتی در حین بازداشت اما با گذشت نزدیک به 29 سال همچنان علنی نشده است. در حالی که اسدالله لاجوردی پیشتر ادعا کرده بود که "پای وحید شکسته" اما به گفته فاطمه هاشمی چند روز پس از مرگ حسن لاهوتی "یک روز دکتر عالی به خانه ما آمدند و گفتند وحید هم فوت کرده است.ما بلافاصله با بهشت زهرا تماس گرفتیم ومتوجه شدیم، ده روز است که وحید را دفن کرده‌اند."7
 
به این ترتیب پرونده آیت الله حسن لاهوتی و پسرش وحید لاهوتی طی چند روز برای همیشه بسته می شود در حالی که دوستان روحانی او چون اکبر هاشمی رفسنجانی، محمدرضا مهدوی کنی، سید احمد خمینی و مهم تر از همه آیت الله خمینی دستکم تا چند سال بعد همچنان در مرکز قدرت باقی می مانند.
 
به گفته حمید لاهوتی پس از این ماجرا "سیداحمد آقا(خمینی) اظهار ناراحتی می‌کرد و البته به انتقادات تند پدر هم اشاره می‌کرد و می‌گفت که نباید کار به بازداشت ایشان می‌کشید."  
...
 
منابع:
 
1.خاطرات آیت الله مهدوی کنی،تدوین غلامرضا خواجه سروی،مرکز اسناد انقلاب اسلامی،1385
 
2. فاطمه هاشمی،بابا گفت: به‌خاطر انقلاب سکوت کنید،گفتگو با شهروند امروز،شماره 70،آبان 1387
 
3.خاطرات هاشمی رفسنجانی،
 
4.حمید لاهوتی،پیک وقتی به اوین رسید که لاهوتی فوت کرده بود،گفتگو با شهروند امروز،شماره 70،آبان 1370
 
5. فاطمه هاشمی،بابا گفت: به‌خاطر انقلاب سکوت کنید،گفتگو با شهروند امروز،شماره 70،آبان 1387
 
6. پاسخ فائزه هاشمی به شایعات،شهروند امروز،شماره 70،آبان 1370،و گفتگوهای فاطمه هاشمی و حمید لاهوتی با شهروند امروز
 
7. حمید لاهوتی،پیک وقتی به اوین رسید که لاهوتی فوت کرده بود،گفتگو با شهروند امروز،شماره 70،آبان 1370
 
- هفته نامه شهروند امروز در نیمه آبان 87 پس از انتشار یادنامه ای برای آیت الله لاهوتی از سوی هیات نظارت بر مطبوعات توقیف شد.
+85
رأی دهید
-7

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۴۴
    شب تاب - یوکوهاما، ژاپن

    سگ تو روح لاجوردى که خمینى رو ، ...هم حساب نمیکرده ! البته همه آتیشها از گور اون جمعى در اومده بوده که مرتضى خر، دجال بهشون نداى وخیم شدن اوضاع با پست جدید لاهوتى از طرف خمینى رو میده! ولى خوب تا امروز همه این پست فطرتها ، نفر به نفرهمدیگرو بلعیدن و حذف کردند! بزودى با طغیان و خروش همه گیر جامعه ، همشون راهى قبرستون میشن!
    6
    147
    یکشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۸:۲۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۸
    scandal - برلین، آلمان

    باید به خود "فشار" آورد و داستان این آدمکشان "ایرانی" را تا پایان خواند تا به ماهیت و سرشت این دیوصفتان پی برد و آن اینکه آنها حتی از دنیای آوای وحش هم دورترند زیرا ما "هیچگاه" شاهد قتل و عام "همنوع" خود در آوای وحش نیستیم! وای بر ما و وظیفه ملی و میهنی ما که چگونه خود و فرهنگمان را از نو "بازسازی" کنیم و باید از آنان از افراد و فرهنگ ایرانی نام برد تا بتوانیم پاسخ این درد بزرگ را پیدا و ریشه کن کنیم!
    10
    115
    یکشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۸:۳۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۵
    تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک

    بعله. اما خیر عزیز من! تا خدا را بیرون نکشید و از دام و تله مذهب و دین که ریشه در ترسهایتان دارد، خلاص نشوید، نه بازسازی ایران ممکن است و نه یک قدم پیشرفت فرهنگی. این مطلب اظهر من الشمس است. نه؟ پس شعار مفت ندهیم. فرهنگ‌محصول درک ، حساسیت و روابط میان ماست. داستان را خواندید؟ اینها اولاد مومن و خداشناس حسن ابن علی هستند. خواندید؟ میبینید با خودشان چکار میکنند؟! حالا تصورش را بکنید با آن مجاهد، آن فدایی، آن مخالف بدبخت بیکس و کار چه کرده و چه بلایی بر سرش آورده اند. کشتن با سم استرکنین!! رافت اسلامی!! خشتک خدا پاره شده. ترسهایتان را حل کنید.
    11
    43
    یکشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۹:۰۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۲
    گل پام چال - هاسلت، بلژیک

    دقت کردین این حرام لقمه که از هواپیما مییاد بیرون دستش رامیذاره تو دستهای خارجیها .هنوز یه عده گوسفند دنبال این خون اشامها مدوند.هنوزیه عده احمق به این مفتخورها خمس وزکات میدند.باید به حال این مردم گریست
    4
    49
    یکشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۹:۰۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۴
    amirgheryou - تهران، ایران

    همه این حکومتیها قاتل هستن. همشون باید اعدام بشن.
    5
    54
    یکشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۰:۱۲
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۴
    بوزرجمهر - تهران، ایران

    بر پدر همه شون لعنت از زنده و مرده.از لاهوتی و اکبرآقاکوسه تا خامنه ای جلاد.بزودی همه تون به گورستان تاریخ میروید .تف به گور نداشته پدر خمینی خواهیم انداخت و جنازه خمینی اش را آتش میزنیم
    4
    43
    یکشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۱
    جناب سروان - مونرآل، کانادا
    [::تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک::]. اقای بدل آلبرکامو.بنظر نمیاد ایرانی باشی چون طوری از ایران و ایرانی حرف میزنی که انگار خودت بچه ناف بلژیک هستی.جبههii گیریت در مقابل ایران و ایرانی کاملا تو کامنتهات معلومه.اگه یه خبر خوب در مورد ایران باشه ایا رفتی کامنت فله ای بنویسی یا نه ؟من که ندیدم
    18
    4
    یکشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۵:۱۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۵
    تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک
    [::جناب سروان - مونرآل، کانادا: بی تربیت فحاش. من اصلا سر در احور هیچ ملیت و تکه پارچه سه رنگی به اسم پرچم ندارم. افتاد؟! همه هم در اینجا میدونن و بارها نوشتم؛ در بلژیک نیستم. حالا فرقش چیه اوستا؟! آخه خبر خوب که نوشتن نداره. داره؟! خوبی عجیبه مگه؟! مطلب خوب که خوبه. چی باید نوشت؟! کل بزنیم یا دمامه؟!! مشکل تو چیه جناب سروان؟! دوستنون بهت گفت؛ کامنتهای ما رو نخون. سخته؟! برو خودتو عوص کن ادب. ب ب ب ب!
    3
    15
    یکشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۹:۴۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۸
    مرد حساب از مونیخ - مونیخ، آلمان
    [::تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک::] من شخصا خیلی اوقات فقط اینجا سر میزنم که کامنت های شما رو بخونم . زنده باشی.
    0
    11
    دوشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۴:۱۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۵
    تو خوبی بابا - ویاندن، بلژیک
    [::مرد حساب از مونیخ - مونیخ، آلمان: عزیز منی. لطف داری. من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم. با آرزوی سلامتی و روشندلی.
    0
    4
    دوشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۹:۰۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.