پسربچهای که دور از چشم مادر دچار سوختگی شدید شده بود، 70 روز سرنوشت دردناکی داشت.
مادر «شهداد» 10 ساله که از شوهرش جدا زندگی میکند، وقتی در قرار ملاقات پسرش را در آغوش کشید، درد را در چشمان کودکانهاش دید.
ساعت 16 عصر پنجشنبه 22 مرداد ماه سال جاری مادر جوان بعد از چند ماه پیگیری موفق شد پسرش را که نزد پرستاری در جنوب شهر بود، ببیند.
این مادر هنگامی که پسرش را در آغوش کشید، متوجه شد پسرک درد میکشد اما نمیتواند علت این درد را بگوید. مادر زمانی که همه قسمتهای بدن شهداد را نگاه کرد، با پانسمانهای روی شکم وی مواجه شد و خود را در برابر سوختگیهای شدید دید. پرستار این پسربچه ادعا کرد شهداد دور از چشم او به اجاق گاز نزدیک شده و با آتش گرفتن بلوزش دچار این سانحه شده است.
این پرستار ادامه داد: من نزدیک در خروجی بودم که این اتفاق افتاد. وقتی وحشتزده به سمت شهداد برگشتم، او خودش بلوزش را درآورد و همین باعث جراحت بیشتر محل سوختگی شد.
مادر جوان که باور نمیکرد پرستار واقعیت را بگوید، به کلانتری 102 پاسداران رفت و با طرح شکایتی خواستار پیگیری ماجرا شد.
وقتی تیم پلیسی با دستور قضایی وارد عمل شد، پدر شهداد و پرستار این پسرک را تحت پیگیری قرار داد و همزمان پسربچه برای علتیابی تخصصی سوختگیهای بدنش به پزشکی قانونی انتقال یافت.
گفتوگو با مادر شهداد
مادر کودک که هنوز نگران است، به روزنامه ایران گفت: 30 سال دارم و شهداد تنها بچه من است. چند سال پس از تولد او بود که متوجه بیماری اوتیسم پسرم شدم. او قادر نیست با کسی ارتباط برقرار کند حتی صحبت هم نمیکند، به خاطر اختلافات شدید نزدیک به یک سال است که درخواست طلاق دادم اما شوهرم در دادگاه حاضر نمیشود و حالا فقط جدا از هم زندگی میکنیم. سه ماه نخست شهداد با من بود اما چون هزینه درمانش بالا بود و همسرم نیز کمکی به من نمیکرد، مجبور شدم برای اینکه پسرم ضرر نکند و درمانش به تعویق نیفتد، پسرم را به خانواده شوهرم تحویل دهم. وی افزود: این مدت به خاطر اینکه کارم به یکی از شهرهای شمالی منتقل شده بود، مجبور شدم تهران را ترک کنم و هرچند ماه یک بار به تهران برگردم. با توجه به حکم دادگاه 24 تا 48 ساعت میتوانستم پسرم را نزد خودم نگهداری کنم تا اینکه چند ماه پیش متوجه شدم شوهرم مستخدم یک کلینیک را که شهداد برای گفتاردرمانی به آنجا میرفت، استخدام کرده تا به ازای پرداخت ماهی سه میلیون تومان از بچهام مراقبت کند و پسرم به خانه این پرستار در سه راه آذری انتقال داده شده بود.
وی ادعا کرد: آخرین بار وقتی با شوهرم تماس گرفتم، او مرتب ادعا میکرد حال شهداد خوب است اما برنامه ملاقاتم را هماهنگ نمیکرد. 70 روز چشمانتظار بودم، مرتب بهانه میآوردند و حتی میگفتند شهداد مسافرت است تا اینکه نگران شدم و شکایت کردم و برای دیدن شهداد به در خانه این خانم پرستار رفتم. هنگامی که شهداد را به من تحویل دادند، متوجه رنگپریدگی چهرهاش شدم. وقتی او را در آغوش گرفتم، دیدم درد میکشد که با بالا زدن لباسش فهمیدم پسرم سوخته است. دلیل را پرسیدم، گفتند با اجاق گاز سوخته در صورتی که شهداد همیشه از آتش و اجاق وحشت داشت. همان موقع با شوهرم تماس گرفتم که گفت من سه روز است متوجه شدهام و هنوز وی را به دکتر نبردهام. من نیز با ناراحتی به پلیس مراجعه کردم و وقتی پسرم به پزشکی قانونی معرفی شد، فهمیدم 70 روز پیش شهداد به خاطر سوختگی دو روز در بیمارستان شهید مطهری بستری بوده و برخلاف نظر پزشکان مبنی بر اینکه شهداد باید تحت درمان بماند، او را ترخیص کردهاند. این مادر گریان با بغض گفت: وقتی شهداد را دوباره به بیمارستان بردم، معاینهها نشان داد زخمها عفونت کرده است و پزشکان 8 درصد سوختگی حاد را تعیین کردند و قرار است او بار دیگر جراحی شود. وی در پایان گفت: پسر من به خاطر بیماری قادر به حرف زدن و دفاع از خودش نیست. من از سویی میخواهم اگر کودکآزاری بوده، عامل آن به جزای اعمالش برسد و اگر هم نیست، دلیل اینکه بچهام 70 روز در خانه بوده و درد کشیده است، مشخص شود و با توجه به اینکه پدر شهداد قادر به نگهداری از بچهام نیست، حضانت او را به من واگذار کنند.
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان