توضیح عسگراولادی: چگونه پولدار شدم

به گزارش آخرین نیوز، اسدالله عسگراولادی از بزرگ ترین تجار خشکبار کشور در مطلبی که از سوی سایت اقتصاد ایرانی منتشر شده، روایت موفقیت اقتصادی خود را این گونه بیان کرده است:
 
 

 
 


من اسدالله عسگراولادى هستم و سال 1312 در تهران متولد شدم. خانواده‌ام متدین و در سطح پایین جامعه بودند و با قشر ثروتمندان سروکار نداشتند. شغل پدرم پیشه‌ورى بود و مغازه عطارى داشت. ما سه برادر بودیم که هر سه از سن 12 ـ 13 سالگى کار در بازار تهران را شروع کردیم. روزها کار و شب‌ها درس. پس از گذراندن کنکور در رشته ادبیات پذیرفته شدم اما عصرهایى که فرصت داشتم به دانشکده اقتصاد هم مى‌رفتم چون ساختمان‌هاى دانشکده مقابل هم بود. گاهى سر کلاس‌هاى دانشکده حقوق هم مى‌رفتم. آن موقع رفتن به سایر دانشکده‌ها آزاد بود و مثل امروز کنترل و حراست هم در کار نبود. کارم را از صفر شروع کردم. اولین حقوقى که در دوره شاگردى گرفتم روزى 2 ریال بود که مى‌شد ماهى شش تومان. تلاشم شبانه‌روزى و کار سخت بود. اولین تجارتم را با خرید یک کیسه کنجد به قیمت 53 تومان از بازار تهران شروع کردم و آن کیسه کنجد را به نانوایى سر محل به قیمت 70 تومان فروختم و این اولین سود من در تجارت بود. این مربوط به سال 1327 است. تا سال 1334 کارمند بودم و در یک شرکتى کار مى‌کردم که فعالیتش در زمینه صادرات بود. به صادرات علاقه‌مند شدم اما پول نداشتم. تنها دارایى‌ام خانه‌اى بود که در خیابان شهید مصطفى خمینى به مبلغ 5600 تومان خریده بودم. در آن خانه من و دو خواهر و پدر و مادرم زندگى مى‌کردیم. اولین ماشینم که در سال 1333 خریدم یک فولکس به مبلغ 5900 تومان بود که با همین ماشین چند کیسه خواربار از بازار مى‌خریدم و بین نانوا و بقال توزیع مى‌کردم. سال 1334 تصمیم گرفتم تاجر شوم. به اتاق بازرگانى رفتم که کارت بازرگانى بگیرم، اما سنم اقتضا نمى‌کرد. چون حداقل باید 24 ساله مى‌بودم.

نایب رئیس اتاق وقت طبق قانون مى‌توانست مرا امتحان کند. مرحوم عبدالله توسلى مرا پیش او فرستاده بود. یادم نمى‌رود 20 سوال از من کرد درباره ارز کشورها، حمل جنس و غیره. من به تمام سوالات جواب دادم و آن نایب رئیس به معرف زنگ زد و گفت: این باید جاى من بنشیند. 25 سال بعد جاى او نشستم. 2 سال بعد با قسط و تخفیف حجره‌اى به مبلغ 4 هزار تومان خریدم و رشته خشکبار را انتخاب کردم و هنوز بعد از 54 سال در همین رشته هستم. زیره سبز را بسیار دوست داشتم. چون هم سرمایه کمى مى‌خواست و هم قیمتش ارزان بود. از کار در داخل خوشم نمى‌آمد مى‌خواستم صادرات داشته باشم. کار را در سال 1336 و از صفر با صادرات زیره شروع کردم و قسطى پنج تن زیره خریدم. اولین مشترى‌ام در صادرات سنگاپور بود. با تمام دنیا از طریق اتاق‌هاى بازرگانى‌شان مکاتبه کردم و دنبال خریدار گشتم. اولین معاملاتم با نیویورک سال 1330 شروع شد. نیویورک از دیرباز تاکنون بورس زیره بوده و هست. کوشش کردم و سفرهایم شروع شد و روزى رسید که دیکته کننده قیمت زیره در جهان و ایران شدم. دوشنبه‌اى نبود که بازار ادویه نیویورک که زیره هم زیرمجموعه آن است باز شود و نرخ شرکت من ـ حساس ـ که الان 51 ساله شده، روى میز نرود و معاملات شروع بشود. اما سال‌هاى واقعا سختى بود. در سال 1347 به صادرات دو قلم دیگر خشکبار شامل پسته و کشمش رو آوردم. پسته کار بزرگى بود و پول سنگینى مى‌خواست. من پول نداشتم اما چون در بازار آبرو داشتم و خوش‌حساب بودم به من نسیه مى‌دادند و هنر من این بود که یک ماهه آن جنس را به خارج مى‌فروختم و پولش را مى‌گرفتم. این هنر خوش‌حسابى من عامل موفقیت من در بازار پسته بود. سال 1343 اولین انبارم را در خیابان تختى تهران خریدم و کارخانه زیره حساس را در مشهد تاسیس کردم که هنوز هم هست، هر سال که سودى مى‌بردم انبار و دفتر و خانه و ملک مى‌خریدم. در سراى امید که روزى درآن حجره قسطى خریده بودم تمام دفاتر همسایه را خریدم.

من تاجرم و اصولى دارم؛ یکى از اصولم این است که هیچ وقت بیش از یک هفتم تنخواهم را به کسى نسیه نمى‌دهم تا اگر پولم را خورد باقى پولم محفوظ بماند. اصل بعدى‌ام این است که سعى کردم هیچ وقت بیش از نصف دارایى‌ام را نسیه نخرم. اصل دیگر این است که سعى کردم از بانک‌ها وام نگیرم. بانک‌ها بسیار سراغ من آمدند اما قبول نمى‌کردم! در نتیجه شب با خیال راحت به خانه مى‌رفتم و بدهکار نبودم. اگر داشتم مى‌خریدم و اگر نداشتم، نمى‌خریدم. سال 55 اگرچه آدم سیاسى نبودم به نجف خدمت حضرت امام(ره)‌ رفتم. رفته بودم از ایشان اجازه بگیرم که در قم کارخانه بزنم و ایشان هم مرا راهنمایى کرد. یکى دیگر از اصولم عوض نکردن شریکم است. محمدحسن شمس 50 سال شریک من است و هنوز هم شریک هستیم. یادم نمى‌رود در اولین سفرم به نیویورک پاى ساختمان معروف امپایراستیت که مجسمه راکفلر قرار دارد، 3 جمله نوشته بود: موفقیت من به این 3 جمله است: زودتر از دیگران مطلع شدم، زودتر از دیگران تصمیم گرفتم و وقتى تصمیم گرفتم چشمم را بستم و عمل کردم. این 3 جمله اثر زیادى روى من گذاشت. سعى کردم در تجارتم به این 3 جمله متعهد باشم. اینها در تجارت خیلى مهم است. چون تجارت بى‌رحم است. تجارت در محیط رقابت بى‌رحم است. این شعار هم است: اگر مى‌خواهى رقابت کنى باید با چشم بسته بى‌رحمى کنی. مى‌شود البته با رافت و مهربانى کار کنى اما آنجا که مى‌خواهى رقابت کنى نه رافت کاربرد دارد و نه مهربانى باید بى‌رحم باشى .
 
من از کم به زیاد رسیدم. مثالش خانه‌هایم است. اولین خانه‌ام را 5600 تومان ، دومى را 33 هزار تومان، سومى را از درخشش وزیر فرهنگ شاه معدوم 140 هزار تومان، چهارمى را 500 هزار تومان و پنجمى را 140 میلیون تومان خریدم که الان در آن ساکن هستند. اکثر این خانه‌ها را هنوز دارم آنها را اجاره داده‌ام و هیچ‌ یک را نفروخته‌ام. وجوهات شرعى و ... مالیات‌هایم را داده‌ام. هرگز با دارایى چانه نمى‌زنم. انفاق مى‌کنم. مسجد و درمانگاه و مدرسه مى‌سازم و خدا به من کمک کرده است. من هیچ مالى در خارج کشور ندارم. فقط دفاترى در هامبورگ ، دبى و لندن دارم که دفاتر تجارى‌ام هستند. من افتخار مى‌کنم که میلیاردر هستم. همان خانه 5600 تومانى امروز بیش از 5/1 میلیارد تومان مى‌ارزد. پس میلیاردر شدن کارى ندارد. خانه‌اى که 140هزار تومان خریدم امروز یک میلیارد تومان مى‌ارزد، خانه دیگرم در خیابان ولیعصر 1300 متر مساحت دارد و حساب کنید چقدر مى‌ارزد. چرا بگویم گدا هستم؟

16 سال عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانى ایران و نایب رئیس اتاق بودم. بعد از سال 57 امام(ره) به 8 نفر براى اداره اتاق حکم داد که بنده هم جزوشان بودم. از آن 8 نفر 4 نفر فوت کردند و 4 نفر زنده هستند. در 10 سال اول حضورم در اتاق از آن آبرو گرفتم و در 20 سال بعد به آن آبرو دادم. جالب است بدانید در این 54 سال تجارت در دفاترم ضرر ندادم. در ایران 10 کارخانه دارم و اظهار فقر نمى‌کنم. درآمدم و هر چه را دارم این‌گونه تقسیم کرده‌ام: ‌20 درصد مال خدا، 20 درصد مال انفاق، 20 درصد خرج خانواده و با بقیه‌اش چیزى مى‌خرم. الان که به عنوان یک تاجر روبه‌روى شما نشسته‌ام یک ریال به هیچ بانکى بدهکار نیستم و در هیچ رانت دولتى مشارکت نکرد‌ه‌ام. در هیچ معامله دولتى هم نبوده‌ام. من در تجارت به 3 اصل سخت و سفت پایبند هستم: کیفیت، رقابت، خوش‌قولى، وقتى تعهد مى‌کردم براى فروش یک جنس، اگر بعد از فروش قیمت ترقى مى‌‌کرد، معامله را به هم نمى‌زدم. اما خیلى از همکاران این کار را مى‌کنند یا از کیفیت مى‌زنند تا ضرر نکنند. نیویورک به خاطر همین 3 اصل در دستان من بود. این رموز موفقیت من است. هر جاى دنیا زیره مى‌خواستند 48 ساعت بعد من بالاى سرشان بودم و بعد هم به خاطر کیفیت دیگر ما را رها نمى‌کردند. بیشترین معاملاتم با تلفن است، تلفنى مى‌فروشم و آن وقت به بچه‌هایم که در این ساختمان خودم کار مى‌کنند مى‌گویم قراردادش را ببندند.

یک بار لس‌آنجلس بودم، نیمه‌شب و خواب‌آلود تاجرى از آلمان به من زنگ زد و 200 تن پسته خرید. خواب‌آلود بودم و فروختم. صبح بیدار شدم و دیدم قیمت پسته 50 هزار دلار فرق کرده است. اما نمى‌توانستم پسته فروخته شده را ندهم. صبح به آلمان پرواز کردم و به دفترش رفتم و گفتم من به تو پسته فروختم و حالا مى‌خواهم پسته بخرم. 100 هزاردلار به او دادم و قرارداد تلفنى را کنسل کردم. یک هفته بعدش را در هامبورگ ماندم. دوباره سراغش رفتم و گفتم حالا آن پسته را باز مى‌فروشم و او با 200هزار دلار تفاوت همان بار پسته را از من خرید و علاوه بر این که ضررم را جبران کردم 100 هزار دلار هم سود کردم! این خوش‌قولى ‌اصل تجارت است. براحتى مى‌توانستم بگویم خواب بودم، فروختم. خب! قرارداد و امضایى که نداریم.
 
اما شهرت من در این است:‌ فروختى مال اوست، خریدى مال توست. من در تجارت خارجى اصول خودم را دارم. قبل از هر ملاقات درباره ویژگى‌هاى آن شهر یا علاقه‌مندى مالى طرف تجارى‌ام مطالعه مى‌کنم و واقعا عمیق مطالعه مى‌کنم و وقت مى‌گذارم و آن‌گاه این کاردر نتیجه ملاقات تجارى‌ام تاثیر مى‌گذارد و خوب هم تاثیر مى‌گذارد. من از هیچ و صفر به همه چیز رسیدم و الان که به عقب‌ نگاه مى‌کنم مى‌بینم تلاش، توکل به خدا، درستکارى و مطالعه به من کمک کرد موفقیت امروز را داشته باشم.

+203
رأی دهید
-204

greentree - تهران - ایران
چه قدر این مرد دروغگو و چابلوس حقه بازه ،از دست بوس‌های درباری هم هست
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 16:56
من حرف حساب می زنم - تهران - ایران
بعله میلیاردر شدن کاری ندارد فقط باید ببینی که طرف به کدام باند وصل است این مردیکه عوضی حالا دارد پز میلیاردر شدنش را می دهد و از کارهای خیریه اش تعریف می کند مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید اگر به این آخوندها و نظام وصل نبودی الان باید دور کوچه ها گدایی میکردی یا مثل بابات تو عطاری زرشک و خاکشیر میفروختی ...
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 17:07
Ahmad1345 - گوتنبرگ - سوئد
موضوع طرفداری از هیچ حزبی نیست! ولی‌ یک علت "پولدار" شدن ایشان، دستگیری و کشتن اعضائ حزب توده بود! ایشان اطلاعات را در پاکستان دریافت کردند. بعدا با اصرار ایشان و چندی دیگر حدود ۴۰ نفر اعدام شدند. من به سیاست احزاب کاری ندارم ولی‌ این مرد یک قاتل بی‌ شرم هست!
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 17:19
raisjomhur - مشهد - ايران
بارها گفته ام اگر اشخاصی مثل عسگر اولادی در راس سیاست بودند کمترین مشکلات را داشتیم اولین دلیلش اینست که چشم و دل سیر است و ذله دزد نیست دومین دلیلش اینست که کسی که از صفر به صد رسیده ایا از صد به هزار یا میلیون نمیتونه برسه؟
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 17:23
armin7 - روتردام - هلند
تا موقعی که حکومت اسلامی برقرار هست،شما تاجران جمهوری اسلامی هم دروغ بگین،فعلا که دروغ رایج‌ترین و حلال‌ترین چیز در حکومت اسلامی هست،امیدوارم این حکومت سریعتر از بین بره ،پته شما سوداگرن مرگ هم رو می‌شه.
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 17:24
ARMINRAMBOD - تهران - ایران
ادای استیو جابز رو می خاد در بیاره .
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 17:40
a.ahooraei - دوسلدورف - آلمان
شهرتت در مردم فروشی بیشتره. شماها که همکاری کردید زن و بچه تان را هم میفروشید و مذهب هم واست یک سلاح بیشتر نیست.
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 17:33
Ramtinel - بخارست - رومانی
بابا این خالی بندی با هیچ صابونی نمیره تو ،،، ما، ادم تو ایران بدونه کلا برداری مگه میتونه پول دار بشه !!!
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 17:36
mortimer - اصفهان - ایران
من تاجرم و اصولی دارم:یکی از اصولم این است که به همان شخصی (و شاهی که او را بر سر کار گمارده بود) که بدون چشم داشت و پارتی بازی مرا به اتاق بازرگانی برد خیانت کردم و جای او را در اتاق بازرگانی گرفتم!!!/اصول دیگری که دارم این است که هیچ گونه توضیحی در مورد این که...ادامه.
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 18:03
مانفرد - ایران - ایران
مرتیکه سیروغگو مگر قم ملک شخصی خمینی بودکه رفتی ازش اجازه بگیری ؟ بعد از انقلاب هم که به برکت اقتصاد گند زده ایران شب خوابیدی خدا بده برکت صبحش پولت چند برابر شد.
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 18:04
mortimer - اصفهان - ایران
چرا در سال 57 که خمینی دجال اموال افرادی چون احمد و محمود خیامی-هژیر سلطانی-حاجی خان و .. را مصادره کرد و دستور به کشتن همه ی آن ها داد با من یکی کاری نداشت!!!!!/یکی از اصولم این است که وقتی خرم از پل گذشت و از اموال تامین شدم به شخصی که این بستر را برایم فراهم کرده بود خیانت کنم و به او بگویم کافر و معاند!!!/بله من عسگری اولادی هستم تاجر بزرگ ایران-یک مسلمان اصیل و ناب!!!
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 18:11
vafadaar - اوترخت - هلند
آفرین،چه مرد خوب و درستکاری.حالا که اینقدر مهربانی یک سفر برو تورنتو که هم گردشی کرده و آب و هوایت عوض شود،هم این که یک مقدار پسته و زیره هم برای رفیقت محمود رضا خاوری ببر که نوبر کند.
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 18:41
Man77 -  لندن  +Saarborukcn - انگلستان +Germany +
تو. که راست مگی. بد از ۱۰۰. سال تو بازار بودن . و توکل به خمینی چیز قولو. نشکستی.
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 18:41
mehdikhoda - پادربورن - آلمان
موفق باشی‌ ، ولی‌ من یه جا خوندم کسی‌ پول در نمی‌شه مگه اینکه چند نفر بدبخت بشن . خدا عالمه .
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 18:47
baas - روتردام - هلند
عجب سرگذشتی داشتی کر علی‌ .!!!
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 19:24
امیر خان - تهران - ایران
این اقای متدین در یک خانواده یهودی بزرگ شدن .از پدر و مادر یهودی . بعد از 57 به دلیل این که سود در مسلمان بودن بود مسلمان شده و در شناسنامه (عسگر اولادی تازه مسلمان) هستن
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 18:39
احتراز - دورف - آلمان
یادت رفت بگی‌ یهودی بودی، مسلمان شدی.
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 19:26
vudvudak - لس آنجلس - امریکا
از 18 سالگی با نیویورک تجارت کرده،پول نداشته ولی 21 سالگی 5900 داده فولکس خریده، هیچی نداشته ولی خونه داشته 5600 خریده بوده !!!!!! و ماهی 6 تومان حقوق میگرفته !!!!! این عدد رقمها با سن و سالش جور در میاد !!؟؟؟؟
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 19:28
Faryade_Khamoosh - آخن - آلمان
ای بی‌ پیدا ها. چه کسایی رو اول انقلاب پلید اسلامی به جرم فساد مالی و فساد بیت‌المال اعدام کردین.‌ای بی‌ پدر ها.. ننگ بر شما.
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 19:39
sourena.de - اشتوتگارت - آلمان
کسانیکه بعد از توطئه سال ۵۷ میلیاردر شدند حالا از ترس سقوط حکومت نیاز به این مصاحبه‌ها دارند تا پولهای باد آورده خودشان رو بیمه کنند. عسگر اولادی از مزایای همکاری با حکومت حرفی‌ نمی‌زنه چون میدونه که کسی‌ باور نمی‌کنه. راستی‌ از اخوی چه خبر؟!!! همونی که بعد از حملهٔ فروغ جاویدان یا همون مرصاد، قسم خورد که به ازائ هر سپاهی کشته شده صد نفر از زندانیان مجاهدین رو اعدام می‌کنه و همین کار رو هم کردند. مطمئن باش مردم به هیچ کدومتون رحم نمیکنن. مرگ بر خامنه‌ای و مزدورانش
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 18:36
خلیج همیشه فارس - انگلیس - انگلیس
بزودی دزیهای تو برادر نامرد مثل خودت رو خواهد شد . شما مانند زالو خون این مردم را مکیدید . فکر میکنید چرا مردم بی پول هستند و پول تو دست مردم نیست ؟؟؟ امثال این عسخر اولادی ایران را به لجن کشیدید . خدا نابودتون کنه که مردم را به فقر کشوندید...
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 18:57
جوزف اسمیت - بارسلون - اسپانیا
اولین تجارتم را با خرید یک کیسه کنجد به قیمت 53 تومان از بازار تهران شروع کردم و آن کیسه کنجد را به نانوایى سر محل به قیمت 70 تومان فروختم و این اولین سود من در تجارت بود.این مربوط به سال 1327 است. این که میگفت روزی دو زار حقوق میگرفته و در سن 14 سالگی 53 تومن داشته لابد هوا میخورده کف پس میداده. آدم دلش میسوزه واسه اینگونه مردان شریف اشک تمساح هم براشون درمیآد اهل کلک، دروغ، کلاهبرداری، دزدی، احتکار نبوده و نیست دل خفاش به حال اینها میسوزه.
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 20:02
malek khorshid - روتردام - هلند
آره ارواح عمه أات. شما اصلا زد‌‌و بنده دولتی نکردی آقای عسگر اولادی یهودی. ایشون یه سرشون به بیت رهبری وصله و یه سرش به یهودی‌های اسرائیل( صهیونیسم). بعد از خامنه‌ای و چند تای دیگر ایشون از افراد مهم در این انقلاب از زمان خمینی تا الان هستند. مرگ بر جمهوریی اسلامی و دست اندر کارانش. پاینده ایران
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 20:06
بیداد - اصفهان - ایران
گفته چرا بگم گدا هستم ؟ ...نه بیا بگو.
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 20:12
ARTEMIS-SW - .پاريس - فرانسه
خلی .......گفت.....چللی ....هم..باور..کرد....!!!
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 20:36
Barzani - كريستيانساند - نروژ
این فوت فن هارا به مموتى هم یاد بده تا میلیاردر بشه
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 20:55
Royan - بوخوم - آلمان
از فردا همه می گویند هر چی داشتیم مال بابامون بود و تلاش سخت خودمون مثل رفسنجانی شماها توهم برتون داشته که باباتون شاه بوده ایران همه پشت قباله ننه اتون بوده. دزد دروغگو.
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 21:26
Momo Aktiv - مونیخ - آلمان
!!! ***مرتیکه لجن !، تو و برادر لاشخورت را همه می‌دانند که جزو رانت خوارهای اصلی‌ نظام کثیف آخوندی بودید و با نفوذ در وزارت بازرگانی به ثروتهای باد آورده کلان دست پیدا کردید !،در نظام اسلام کذایی تا کنون هیچ رانت خواری خود اعتراف به رانت خواری نکرده است که شما دومیش باشید ! ملت ایران دوران تازیدن شما را فراموش نخواهند کرد !، و بزودی شما رانت خوارها ی کثیف را به پای محاکمه خواهند کشید !
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 21:21
siavashoma - منچستر - انگليس
نمیخواد به کسی‌ درس اقتصاد و چگونه سرمایه دار شدی بدی، از دستمال ابریشمی مخصوصت و معجزه سازت بگو. اینهارو برو واسه رهبرت تعریف کن که پست بیشتری بهت بده . از نامردی‌هات و عدم فروشیهت هم کمی‌ بگو ،بی‌ ......................... .پس هر کسی‌ اولش با فروش یک کیسه کنجد و از این دانشکده به اون دانشکده واسه قدم زدن بره و یا از بغل دانشکده اقتصاد بگذره پول در میشه نه؟ راستی‌ اینهمه ساندیسو تو خیر میکنی‌ نه؟ روزی خواهد رسید که همه این پولهایی که داریو ملّت ایران نوش جان میکنند و تو روحت..........
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 21:26
amoo uk - ليدز - انگليس
کاسه لیسه رفسنجانی‌ دروغ گوی همه بازاره تجارتو انحصار کردند و مردم بیکار ، بعد از خدا میگن ،، یا ربّ روا مدار که گدا معتبر شود / گر معتبر شود ز خدا بی‌ خبر شود
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 21:49
Momo Aktiv - مونیخ - آلمان
***دوستان لطفا به این نکته توجه کنید در ساله ۱۳۲۷ که حقوق ایشان ماهانه. ۶ تومان آن هم با کار سخت شبانه روزی بوده است!!، لذا قیمت یک کیسه کنجد در ساله ۱۳۲۷ خرید ۷۲ تومان و فروش تا ۷۴ تومان بوده است ! لذا این حرامزده چون میدانسته که مال مال دزدی است ارزان خریده و با سود خوب ۱۷ تومانی باز هم ارزانتر از نرخ معمول بازار به نانوای محل فروخته !!! ایشان از همان اول با خرید و فروش مال دزدی شروع کرده و با این تخصص و تجربه ایشان در وزارت بازرگانی مشغول خدمت گذاری و کار حلال بودند ! و دزدیهای ایشان و برادرشان نیز اسلامی بوده است نه رانت خواری !!!
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 22:01
persianspider - مشهد - ایران
عسگر اولادی چگونه پولدار شدم :ما یه جددی داشتین که این خیلی‌ زبل بود زمانی‌ که دید یهودیا تو جامعه ی ایرانی‌ جائی‌ ندارند اومد مردم و گول زد گفت واااا ملتا من دیگه مسلمون شدم و از اونجایی هم که مردم وقت عامی‌ بودند و نمیدونستند که یهودیت دین نیست و نژاده فکر کردند که این بابا راست میگه (این مثل این می‌مونه که یه فرد آریایی بگه من دیگه آریایی نیستم از حالا به بعد کاتولیک شدم اصلا ربطی‌ بهم نداره) بعدش با رخنه در جریانه انقلاب مردم ایران که سیخش توسط همون اسرائیل و انگلیس زده شده بود تونست با کار صادرات و دزدی به اصطلاح حق خودشو از این انقلابی‌ که دستی‌ درش داشت رو بگیره !پولدار شودی چون سیستم مغزیت یهودی بوده پول پارست و خسیس از آب کره میگیری عمو
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 22:03
بهروزرضازاده - سیدنی - استرالیا
حساب کتابتو بزار واسه اون دنیا خودش بلده چطوری مو رو از ماست بکشه ما که از پشت پرده ها خبر نداریم
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 22:31
sarbaz007 - المان - المان
یکی‌ دیگه از اصل تو اینه که این انقلاب کمک مالی کردی و چند برابر شو گرفتی از بیتمال مردم حالا واقعاً این همه پلو میخی‌ چی‌ کار ،به قول همون شاه که تو میگی‌ من چیزی با خودم به گور نمی‌برم خدا امیدوارم که ببخش تورو
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 22:45
juwan 2000 - روتردام - هلند
این یکی‌ از دزدان بزرگ وزارت بازرگانی است ، جای تاسف دارد که این سایت به این سادگی‌ دروغها ی این دزد را چاپ می‌کند و با پستهای دولتی که داشت به اینجا رسیده .
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 23:10
bavaffa - باكو - اذربيجان
خوبه آدم از صفره به صد برسه اما دستش به خون آلوده نشه اتاق بازرگانی بدها ۲۵ سال دستش رسید ولی‌ از اون کارهای آقای انسان دوست نکرد و فقط دزدی کرد .
‌پنجشنبه 27 بهمن 1390 - 23:18
Sgt.Ghandali - مشهد - ایران
خودتی!!
جمعه 28 بهمن 1390 - 00:42
persianspider - مشهد - ایران
حبیب‌الله عسگر اولادی تازه مسلمان عجب دستی‌ به ریشت کشیدی پنبه دزد ! با این فامیل انتخاب کردن بابا بزرگ یهودیت ....
جمعه 28 بهمن 1390 - 00:40
Salar_ee - مونتریال - کانادا
آنکه اندوخته شد سیم و زرش. یا خودش دزد بود یا پدرش
جمعه 28 بهمن 1390 - 03:35
eagle of iran - تهران - ایران
شرم بر شما از باجناق عزیزت چه خبر علی لاجوردی صاحب کارخانه لنت پارس ملت بزرگ ایران حساب همتونو در تمام دنیا کف دستتون میزارن وای بر شما
جمعه 28 بهمن 1390 - 04:37
مانفرد - ایران - ایران
دزد دزدده و کثیف چه یهودی/چه مسلمون/چه مسیحی ویا هر دین و مسلک دیگه
جمعه 28 بهمن 1390 - 10:00
Man77 -  لندن - انگلستان
با با. دمتگرم این. شعر. زیبای شما را الان مینویسم. میزنم تو. دفتر کارم. سالار_ئی‌ - مونتریال - کانادا. آنکه اندوخته شد سیم و زرش. یا خودش دزد بود یا پدرش.
جمعه 28 بهمن 1390 - 10:56
XMAN2 - کارا کاس - ونزوئلا
از خیلی‌ چیزا نگفتی جناب عسگر اولادی (نو) مسلمان . نگفتی یهودی بودی و وقتی‌ مسلمون شودی آخر فامیلیت (نو) مسلمان رو گذاشتی ، در ضمن از برجها یی که توی زمینهای غصبی ساختی هم هیچی‌ نگفتی . قربون دهن بهروز رضازاده از سیدنی که گفت : اوس کریم خودش موو رو از ماست میکشه بیرون . برو با این مزخرفات دایی‌تو دیوونه کن .
جمعه 28 بهمن 1390 - 11:31
felora - تهران - ایران
گدا چو رسد به پادشاهی از اواید بوی گدایی .............
جمعه 28 بهمن 1390 - 17:15
hamtarane - سیدنی - استرالیا
حضرت علی فرمودند: هیچ کوه ثروتی بوجود نمیاد مگر اینکه در کنارش دره(های) فقر باشه
جمعه 28 بهمن 1390 - 21:08
saeid.j - کاونتری - انگلستان
sourena.de - اشتوتگارت - آلمان: تو این یه مورد خوب کاری کرد. مردم ایران هرچی مجاهدین بیشتر بمیرند بیشتر حال می کنند. خائن های وطن فروش. شما دست در دستان دشمن خاک ایران, ایرانی کشتید. ننگ بر مجاهدین
شنبه 29 بهمن 1390 - 01:20
Mr. black - جاکرتا - اندونزی
والا هر جنوری که هستش خیلی‌ زیرکه، امثال این دجالها هستن که خون مردم رو کردن تو شیشه، این اشخاص از اسلام سؤ استفاده کردن
شنبه 29 بهمن 1390 - 07:16
Sgt.Ghandali - مشهد - ایران
یک آدم «سطح پایین» که با حکم و راهنمایی خمینی میلیاردر شد. .. وی درباره فعالیت‌های سیاسی و ارتباطش با خمینی گفته است: «سال ۵۵ اگرچه آدم سیاسى نبودم به نجف خدمت حضرت امام‌ رفتم. رفته بودم از ایشان اجازه بگیرم که در قم کارخانه بزنم و ایشان هم مرا راهنمایى کرد.». این تاجر نزدیک به حکومت ایران، بعد از سال ۵۷ با حکم خمینی عضو اتاق بازرگانی ایران شد.
شنبه 29 بهمن 1390 - 22:55
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.