صادق قطب زاده : این انقلاب کابوسی بود که من برای این ملت رقم زدم. من مقصر هستم. می مانم و با سرنوشتم روبرو می شوم

صادق قطب زاده : این انقلاب کابوسی بود که من برای این ملت رقم زدم. من مقصر هستم. می مانم و با سرنوشتم روبرو می شوم

این روزها دیگر کمتر کسی نام «صادق قطب زاده» را بیاد می آورد. اما او بدون شک یکی از تأثیرگذارترین رجال سیاسی متأخّـر بوده است. درست ۲۷ سال از اعدام او می گذرد. اما گرد و غبار زمان، همچنان نتوانسته ماجرای سراسر رمز و راز او را محو کند. تا آنجا که فردی از نسل بعد از انقلاب (همچون من) را به واکنش وا داشته. قصد آن دارم که در آینده مطلبی بسیط در مورد داستان شگفت انگیز قطب زاده، ارائه کنم.

می گویند متولد زمستان ۱۳۱۵ بوده است. در دارالفنون تحصیلات مقدماتی را به آخر رسانده. خیلی زود به اپوزیسیون حکومت پهلوی بدل گشته. به سلک مصدّقــیون در آمده و بارها صابون زندان به تنش خورده. ناچار در اواخر دههء سی به امریکا مهاجرت می کند و رهبری انجمن اسلامی دانشجویان را بر عهده می گیرد.

در جشنی که حکومت پهلوی در واشنگتن ترتیب داده، قطب زاده بر گوش سفیر ایران «اردشیر زاهدی» سیلی می زند و از امریکا دیپورت می شود. مدت ها سرگردان دنیا بود تا بالاخره در کانادا رحل اقامت می گزیند. حالا دیگر او یک انقلابی واقعی شده بود.

ساواک برایش تروریست اجیر می کند تا او را در پاریس بکشد (درست مانند اقدامی که حکومت بعدی در مورد شاپور بختیار کرد) اما او جان بدر می برد. بعدها محمّد رضا شاه پهلوی در آخرین مصاحبهء زندگیش که درست چند روز پیش از مرگش با دیوید فراست خبرنگار شبکه ا.بی.سی.نیوز انجام داد، چنین گفت: «من باور نمی کنم همهء این کارها را خمینی به تنهایی انجام داده باشد. او حتی نمى داند پروتئین چیست! او مشاورینی دارد. به عنوان مثال همهء ما دو نفر از آنها را به خوبی مى شناسیم: ابراهیم یزدی و صادق قطب زاده. قطب زاده دانشجوی بی استعدادی بود که از دانشگاه اخراج شد. گروهی او را عامل سـیــا و گروهی دیگر او را عامل کا.گ.ب می دانند.»

بعد از اتفاقات خرداد ۱۳۴۲ به کمک آیت الله خمینی می شتابد. سپس به لبنان می آید و در زمرهء هواداران امام موسی صدر به فعالیت می پردازد.

نکتهء جالب آنکه: در همان زمان قطب زاده با سرویس امنیتی دولت معمّر قذافی در لیبی همکار می کند. این همان سرویس اطلاعاتی ست که درست پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، امام موسی صدر (استاد معنوی قطب زاده) را می رباید و تا همین امروز هم خبری از او در دست نیست. بعد از پیروزی انقلاب، قطب زاده برای آزادی امام موسی صدر تلاش فراوان می کند اما بخش عمدهء آن تلاش ها هرگز بر ما فاش نشد.

آقای سید روح الله ساکن نجف است. قطب زاده مدام با چمدان های مملوّ از دلار به دیدن آیت الله می رود. کسی نمی داند قطب زاده این پول ها را از کجا می آورد. هزینه های مبارزه از این راه تأمین می شود. «سید مصطفی خمینی» به این پول ها اعتراض می کند. حتی در یکی از دیدارها، با قطب زاده درگیری فیزیکی پیدا می کند. اما آیت الله خمینی، جانب قطب زاده را می گیرد، حتی بر سر دو پسر خود فریاد می زند که : « صادق، بیش از شما فرزند من است.» این مسأله سبب ساز کینهء عمیق فرزندان آیت الله خمینی نسبت به قطب زاده می گردد.

در خلال اجلاس گوادالوپ که در مکزیک برگزار می شود، رهبران کشورهای غربی به دور هم گرد می آیند و تصمیم می گیرند که دست از حمایت رژیم پهلوی بردارند اما در عوض حکومت برآمده از انقلاب را برسمیت بشناسند. صادق قطب زاده به نمایندگی از کمپین آقای خمینی در این اجلاس شرکت می کند و با نبوغ خود، از دولت های غربی امتیازات زیادی به نفع انقلابیون می گیرد.

در دورهء اقامت در پاریس هم، آیت الله بدون مشورت با قطب زاده و ابراهیم یزدی حتی آب هم نمی خورد. در پرواز انقلاب به تاریخ ۱۲ بهمن ماه ۱۳۵۷ ، قطب زاده تنها کسی ست که اجازه می یابد در طول سفر پر التهاب، در کنار آیت الله خمینی بنشیند. حتی زمانی که خبرنگاری از احساس آیت الله می پرسد که بعد از پانزده سال قدم بر خاک میهن می نهد، آیت الله خمینی جواب غیر مسؤلانهء «هیچی» را می دهد که قطب زاده در مقام مترجم، با دستپاچگی سعی در رفع و رجوع این جواب نابخردانه می کند. اما این موضوع از چشمان تیزبین رسانه ها مخفی نمی ماند.

آیت الله خمینی همواره معتقد بود که مهمترین رکن هر حکومت، رادیو و تلویریون آنست. به همین دلیل قطب زاده که بیشترین وثوق را او به دارد، بر مسند ریاست ادارهء رادیو تلویزیون انقلاب می گمارد. نظرات ضدّ و نقیضی در مورد عملکرد او در این سمت وجود دارد. اما گروه های تندرو و متعصب مذهبی، برنامه های تلویزیون قطب زاده را مخرب تر از برنامه های تلویزیون طاغوت می دانند. لذا چندین بار شکایت نزد امام شان می برند.

به نظر می رسد که قطب زاده رابطهء چندان خوبی با مهندس مهدی بازرگان و دولت موقت او نداشت. لذا عباس امیرانتظام چندین بار از تبلیغات غیرمسؤلانهء تلویزیون تحت امر قطب زاده علیه دولت موقت، گله می کند.

در روز 13 آبان ماه 1358 دانشجویان موسوم به پیرو خط امام، سفارت امریکا را به اشغال خود در می آورند. بحران جهانی بالا می گیرد. ایران کانون توجه دنیا مى گردد. در آن زمان ابوالحسن بنی صدر، سرپرستی وزارت امور خارجه را بر عهده دارد. بنی صدر در این باره چنین میگوید : «من قطب زاده را در فرودگاه دیدم. به او گفتم: بالاخره کار خودت را کردی؟ جواب داد: من کاری نکردم. به او گفتم این گندی ست که خودت زدی، خودت هم جمعش کن. و به این ترتیب پست وزارت امور خارجه را به او محول کردم.» پرسش در اینجاست که: چرا دکتر بنی صدر، قطب زاده را عامل این اتفاقات می داند؟ تردیدی نیست که قطب زاده برای آزادی گروگان ها و استرداد شاه، تلاش زیادی انجام داد.

در آن روز ها قطب زاده، سرشناس ترین فرد ایرانی به شمار می آید. روزی نیست که در رسانه های بین المللی ظاهر نشود و در مورد بحران پیش آمده به مصاحبه نپردازد. مقامات امریکایی هم حساب خاصی روی قطب زاده باز کرده اند. چون مى دانند که او علاوه بر وزیر امور خارجه، پسر معنوی امام نیز هست. قطب زاده با هماهنگی آیت اللّه خمینی، ملاقات های محرمانهء زیادی با مقامات امریکایی دارد. بعد ها مقامات جمهوری اسلامی، همین گفتگوها را سند خیانت قطب زاده معرفی کردند.

در همین روزها یعنی در آذر ماه سال 1358، موسم اولین دورهء انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران فرا رسیده. دو رقیب قدیمی یعنی قطب زاده و بنی صدر باز در مقابل هم صف آرایی می کنند. قطب زاده برای کمپین انتخاباتی، خرج فراون می کند. اما بنی صدر به لطف سخنرانی های پر شوری که در دانشگاه صنعتی ایراد کرده، وضعیت بهتری دارد. در این ایام هنوز مردم ایدئولوژی را بر پول ترجیح مى دهند. لذا قطب زاده شکست سختی از رقیب مى خورد.

بعد از شکست در انتخابات، آرام آرام خورشید اقبال قطب زاده رو به افول می گذارد. روز های سخت او فرا می رسد. وقتی که می بیند در نظام جمهوری اسلامی، تازه واردینی که کوچک ترین نقشی در پیروزی انقلاب نداشته اند، قدرت را قبضه کرده اند، خونش به جوش می آید. سر ناسازگاری با مسئولین می گذارد. در رأس همهء آنها به حزب جمهوری اسلامی که آیت اللّه بهشتی یکّه تاز آن است، حمله می کند.

حزب جمهوری اسلامی در حال به دست گرفتن کامل قدرت و پاکسازی حکومت است. بسیاری پاکسازی های اول انقلاب را به بهشتی نسبت می دهند. هر آن کس که با این حزب یا اصل ولایت فقیه مخالف است، به تیر غیب گرفتار می آید. از آیت اللّه طالقانی تا مطهری ، قرنی ، مفتّح ، … همه به دست این فرقه حذف می شوند.

گفتگو های تلفنی قطب زاده شنود می شوند. قطب زاده توسط قدوسی (دادستان کلّ انقلاب) دستگیر می شود. انقلاب از مسیر خود خارج شده. همهء کسانی که روزی دل خوشی از قطب زاده نداشتند (مثل بازرگان ، بنی صدر ، دکتر سامی و …) به حمایت از او بر می خیزند. چون به خوبی واقفند که انقلاب به کجا می رود. به خاطر تلاش این افراد و مقالات فراوان که در روزنامه ها چاپ مى کنند، حکومت ناگزیر به آزادی قطب زاده می شود. اما این تازه آغاز ماجراست.

مدّتی مى گذرد. ناگهان در روز 17 فروردین ماه سال 1361 خبر دستگیری قطب زاده به جرم کودتا علیه جمهوری اسلامی و ترور آقای خمینی، دنیا را به حیرت وا مى دارد. این دیگر جرمی نیست که بشود از آن به آسانی گذشت. اعلام می شود که کودتاگران با دفن مقدار زیادی مواد منفجره در اطراف منزل آیت اللّه خمینی در جماران، قصد توطئه به جان ایشان را داشته اند.

نورالدّین کیانوری (دبیر کل حزب تودهء ایران) در این رابطه می گوید: «ما از قصد توطئهء قطب زاده آگاه شدیم. لذا دو نفر از افسران حزب (سرهنگ عطاریان و سرهنگ کبیری) را در ستاد کودتا نفوذ دادیم. اخبار را به صورت منظّم به خامنه اى و رفسنجانى می رساندیم. تا درست در حالی که تنها چند ساعت به شروع کودتا مانده بود، قطب زاده را دستگیر کردیم.» جالب اینجاست که وزیر اطلاعات نه تنها از آن دو افسر (عطاریان و کبیری) تشکّر نمى کند، که بلافاصله هر دوی آنها را اعدام مى کند!

سید احمد خمینی در زندان به ملاقات قطب زاده می رود و از او می خواهد که استغفار نامه ای که از قبل تنظیم شده را امضاء کرده و از آقای خمینی طلب مغفرت کند. قطب زاده بر می آشوبد و می گوید : کسی که باید عذر خواهی کند، خود خمینی ست نه من.

بالاخره قطب زاده بر روی صفحهء تلویزیون ظاهر می شود و اعتراف میکند. اما مهم ترین نکته این که نامی از آیت اللّه «سید کاظم شریعتمداری» به میان می آورد که همین مسأله موجب نابودی این مرجع تشیع مى گردد. بسیاری بر این باور هستند که آقای خمینی با این عمل مرجع اعلاء زمان خود را از دور خارج ساخت تا خود به تنهایی در قدرت بماند. فراموش نکنیم که آیت اللّه شریعتمداری در سال 1342 درجهء مرجعیّت را به آقای خمینی اعطاء کرد تا جان او را در برابر حکومت وقت نجات دهد. اما بعدها خود قربانی این تصمیم شد.

این معما زمانی پیچیده تر مى شود که خاطرات آیت اللّه حسینعلى منتظری را در همین رابطه مى خوانیم : «وقتی که آقای قطب زاده را بازداشت کردند، ما شنیدیم که ایشان سوء قصدی راجع به مرحوم امام داشته و در چاهی نزدیک محل سکونت ایشان موادی کار گذاشته اند که کشف شده و آقای شریعتمداری هم از این موضوع اطلاع داشته اند.

روزی آقای احمد آقا در قم به منزل ما آمد و در حالی که آقای حاج سید هادی نیز حضور داشت، با نحوهء تهدید آمیز گفت: امشب قطب زاده در تلویزیون مطالبی را راجع به آقای شریعتمداری می گوید. شما مواظب باشید حرفی نزنید و چیزی نگویید! بعد شب، مصاحبهء آقای قطب زاده از تلویزیون پخش شد و در این راستا بود که به سراغ آقای شریعتمداری رفتند، و من از صحّت و سقم قضایا بی اطّلاع بوده و هستم. بعداً شنیدم آقای حاج احمد آقا در زندان سراغ قطب زاده رفته و به او گفته است: شما مصلحتاً این مطالب را بگویید و اقرار کنید و بعد امام شما را عفو می کنند. اما بالاخره او را اعدام کردند. و باز بعدها از طریق موثقی شنیدم که جریان ریختن مواد منفجره در چاه نزدیک محل سکونت مرحوم امام، به کلّی جعلی ست و واقعیت نداشته است و منظور، فقط پرونده سازی برای مرحوم شریعتمداری بوده است.»

روزنامه های آن روز برای تأکید بر فساد اخلاقی قطب زاده، نوشتند: قطب زاده در حالی که با معشوقهء فرنگی خود در منزلش بود، دستگیر شد.

در واقع این دختر، نامزد قطب زاده بود. نامش «کرول جروم» ، اهل کشور کانادا و خبرنگار شبکه سی بی سی بود. او بعدها کتابی در مورد قطب زاده نوشت به نام “مردی در آینه”. خودش چنین می گوید: «صادق می دانست که به سراغش خواهند آمد. به او گفتم: من و دوستانم تو را از کشور خارج خواهیم کرد. اما او جواب داد: نه. این انقلاب کابوسی بود که من برای این ملت رقم زدم. من مقصر هستم. می مانم و با سرنوشتم روبرو می شوم. وقتی که سوار ماشین شد که برود، هرگز نمیدانستم که دیگر او را نخواهم دید. باور نمی کردم که آقای خمینی پسر خود را خواهد کشت.»

مى گویند یکى از کسانى که در رابطهء با این کودتا دستگیر و زندانى مى شود، شخصى است که قطب زاده او را پیر و مرشد خود مى دانست. حتى اعتقاد داشت که این شخص داراى کرامت است و ضمیر افراد را مى خواند. گویا ایشان بنا داشته اند با اصول تصوف و طریقت لاهوتى، راه اصلاح دنیا را فراهم سازند. کسى به نگارنده گفت: «شخصى در گروه قطب زاده نفوذ مى کند، اما چون هرگز استاد قطب زاده او را ندیده بود تا با قدرت ماورائی خود، به ذاتش پى ببرد، لذا طرح آنها عقیم ماند و همگى قربانى این دسیسه شدند.» الله اعلم !

محمد محمدى رى شهرى (اولین وزیر اطلاعات جمهورى اسلامى) در این باره میگوید : قطب زاده براى کودتا یک سال و نیم فعالیت کرده بود و پس از دستگیرى اعلام کرده که «آماده ام حرف هایم را در مصاحبهء تلویزیونى بگویم اما به شرط اینکه مرا فوراً یا اعدام کنید یا عفوم کنید.»

قطب زاده فوراً اعدام یا عفو نشد. او پنج ماه در زندان اوین (به زندانبانی اسداللّه لاجوردی) روز های پر محنتی را سپری کرد. دادگاه او در مرداد همان سال تشکیل شد و بعد از 20 روز محاکمه، سرانجام در سحرگاه روز بیست و چهارم شهریور ماه سال 1361 به جوخهء اعدام سپرده شد.

گروهی بر این باورند که او هرگز اعدام نشد. بلکه جایی در همین نزدیکی مخفی شده. به هر روى کتاب فرزند خوش قد و بالاى انقلاب اسلامى این گونه بسته شد و باز یک انقلاب دیگر، یک فرزند دیگر را طعمهء خویش ساخت. داستان صادق قطب زاده یکی از معما های چند دههء اخیر به شمار می رود. گروهی او را به سان فرشته ای پاک و منزّه مى دانند و گروه دیگر او را ابلیسی تمام عیار می شمرند. او هر چه که بود، قسمتی انکار نشدنی از تاریخ معاصر ما بود.

میرزا جهانگیرخان صور اسرافیل
تهران – چهارشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۸۸ خورشیدى

souresrafil.wordpress.com

برخی نظرات متعلق به وبلاگ صور اسرافیل:

bochili می گوید:

با سلام من زندانی سیاسی دهه شصت هستم روزقبل ازاعدام قطب زاده را برای مصاحبه به حسینیه اوین اوردند وی تصور نمیکرد که اعدامش کنند و درمصاحبه نرمش بخرج داد موقع خروج از حسینیه ما زندانیان می بایست حرکتی نکنیم تا قطب زاده و لاجوردی خارج شوند لاجوردی دست خود را به علامت هفت تیر پشت سر قطب زاده نشان داد و لبخند مرموز که معمولا مواقع اعدام مخالفان داشت بر لبش نقش بست همان شب همه گفتیم که قطب زاده اعدام میشود که فردا خبر اعدامش را رادیو بند اعلام کرد

  •  کوروش می گوید:

    عکسهای جسد اعدام شده آقای قطب زاده در آرشیو روزنامه کیهان موجود است. البته یقینا دسترسی به آنها کار اسانی نیست. ولی بنده شخصا عکاس مربوطه را میشناسم که البته امروز دیگر عکاس کیهان نیستند. آقای قطب زاده یقینا اعدام شدند و مساله مخفی شدن ایشان کاملا بی اساس است.

  •  آستین می گوید: 

    ماجرای دخالت حزب توده در جلوگیری از کودتای واقعن در حال اجرای معروف به “نوژه” را با کودتای خیالی نسبت داده شده به قطب زاده-شریعت مداری اشتباه گرفته اید. لطفن اصلاح کنید.

    •  میرزا جهانگیر خان صور اسرافیل می گوید:

      دوست عزیزم. این مساله در خاطرات کیانوری به صراحت قید شده. حتی در کتاب خاطرات ایشون هم هست. ممنونم

  • ایران بانو - ایران - تهران
    گرچه از خمینی متنفرم .اما یک کارش بسیار خوب بود .دستمزد کسانی را که این نهال خون الود ان قلاب را گزاشتند به موقع وسریع داد.به قول هنرپیشه یکی از فیلمها این کارش ایول داره .قطب زاده یزدی بهشتی باهنر مفتح مطهری این همه باغبانان ان درخت بودند.کسی که کامنت گزاشتی شاه در دوران خودش وزیر خودش فاطمی را اعدام کرد.این هندی زاده که همون شب اول همه انهایی راکه به طریقی یا مالی یا معنوی بهش کمک کردند به ماشین اعدام سپرد ادم بی رحمی که احساس در وجودش مرده بود.دوازده بهمن ماه ورود سازنده ماشین اعدام جوانان ایرانی به ایران بر همه ایرانیان ازاده تسلیت باد .خمینی ازنامت ازورودت از ایینت از دینت ازسیاستت از مرامت از انقلابت متنفرم
    یکشنبه 11 بهمن 1388

    t.g.tehran - ایران - تهران
    مثل اینله داره یک انقلاب دیگه پایه ریزی میشه خدا به دادمردم بیچاره برسه ایران تهران
    یکشنبه 11 بهمن 1388

    Hoja Verde - ایران - تهران
    بسیار قابل تامل بود. بدبختی را خود برای خود به وجود آوردیم. جالب است که الان کراوات یک چیز طاغوتی است ولی اوایل ان قلاب طاغوتی نبود.
    یکشنبه 11 بهمن 1388

    amoodarya - ایران - شیراز
    اینطوری که توصیف شده قطب زاده نه درس سیاست رو خوانده و نه شناختی از مرام اخوندها داشته .قطب زاده فقط از روی فهم و شعور دوران جوانی که همه چیز را یکطرفه و از روی احساس میبنه قضاوت میکنه و امده زیر ابرو بگیره که باعث کوری چشمش و دیگران شده. اینجا باز ذکر شده که این در دانشگاه " بی استعداد " بوده و از روی ناامیدی مقصر را شاه میدونسته, مانند خوانندههای محبوب ایرانی بنام داریوش, فرهاد و فروغی که با خواندن ان شعرهای سیاسی یک کاتالیزاتوری واسه مردم بودند و مقصر را فقط در شاه میدیند. باز در اینجا میبینم که قطب زاده از " عواقب " کارش بیخبر بود و دچار شوک شده, مانند منتظری که بعدها اعتراف میکنه که " من " بانی ولایت فقیه شدم که از کارم الان پشیانم: مثل قطب زاده به غلطکاری افتاد. خیانت حزب توده, که بارها به ایران ثابت کردند" پایتخت ایران " مسکو " هست نه تهران.
    یکشنبه 11 بهمن 1388

    souroosh - ایران - ساری
    1=متاسفانه فقط قشر ضعیف جامعه چه از لحاظ مالی و چه از لحاظ فرهنگی نیستند که به نوعی می توان گفت باعث پاره ایی از مشکلات شده و حکومت از سادگی و این جهل فرهنگی اشان سو استفاده می کند بلکه متاسفانه این جهل جاودان حتی در قشر مرفه و به ظاهر با فرهنگ ما نیز هویدا می شود که هرگز فراموش نمی کنم که در همین تهران خودمان و شهر های دیگر مردم مناطق مرفه و به ظاهر بالا شهر چگونه به گیشه های سینما هجوم برده تا بتوانند فیلم مردی جنایتکار به اسم مسعود ده نمکی ( اخراجی ها) را تماشا کنند
    یکشنبه 11 بهمن 1388

    souroosh - ایران - ساری
    2=هنوز بسیار راه داریم تا مرز درک و مطمن باشید که ما و نسل های بعد از ما هم نخواهند دید .شما ها چند در صد دکتر میشناسید که بخواهند شرایطی جز شرایط مالی خودشان را در این اوضاع درک کنند؟ چند درصد بازاری.. تاجر.......مدرس و خصوصا هنرمندها و بازیگران سر شناس ما جز به شرایط مالی ایا به چیز دیگری فکر میکنند؟؟؟ اری این جا ایران است سرزمینی که مردمش فقط شخصیت های کذایی را با خود حمل می کنند
    یکشنبه 11 بهمن 1388

    bach abadan - ایران - آبادان
    یادم هستش اوایل سال 1358 بین مردم این کلمه برسر زبانها بود مثلث (بیق) یعنی قطب زاده بنی صدر یزدی یعنی مردم این سه نفر را عاملان اصلی انقلاب شوم میدانستن . امیدوارم روزی سران حکومت جور وستم باشه .به همین زودی امسال 88
    یکشنبه 11 بهمن 1388

    Sh T - ایران - تهران
    جالب بود .. خدایا ایران رو از این بازی کثیف سیاست دور کن .
    یکشنبه 11 بهمن 1388

    afshiin - اتریش - سالزبورگ
    اتفاقا من اون دوران در جریان بودم و در هیچ نشریه ای عکس جنازه قطب زاده چاپ نشد بلکه یک عکس با کراوات در روزنامه کیهان بود . اون آقا کوروش که در وبلاگ صوراسرافیل نظر داده خودش هم مطمئن نبوده و با شک نظر داده حتی تلویزیون هم گاهی که اون دوران عکس هایی از اعدام ها رو نشون می داد چیزی از این خائن به ایران پخش نکرد و همون موقع این شائبه که این دجال رو فراری دادن به وجود آمد و تقریبا اکثرا مطمئن شدند که قطب زاده اعدام نشده !!!! . تازه این روانی یک گوشه از تاریخ کثیف حکومت اسلامی است فردا روزی گندهای خود خمینی، بهشتی، رفسنجانی و و و .. رو خواهد شد. دیشب مراسم تنفیذ ریاست جهوری بنی صدر رو تلویزیون ایران نشون داد .. حالم بهم خورد از این همه لودگی و مسخره بازی و کج فهمی احمد گریان مثل بچه ها اومده بود نامه بابای جنایتکارشو می خوند بنی صدر بلند شد دست امام رو لیس زد !!! یعنی مقام انسان این قدر پایین اومده که دست بنده دیگری رو ببوسه ؟؟؟؟
    یکشنبه 11 بهمن 1388

    bluestar - ایران - تهران
    ((من باور نمی کنم همهء این کارها را خمینی به تنهایی انجام داده باشد. او حتی نمى داند پروتئین چیست)) این ادبیات عامیانه طرز صحبت کردن شخص اول کشور ایران است. چیزی که این روزها در مشابهش یعنی احمدی نژاد زیاد میبینیم.
    یکشنبه 11 بهمن 1388

    mahyar1212 - ایران - تهران
    ممنون از مقالهتون من در مورد ایشون اطلاعی نداشتم ولی با این مقاله کمی با هویت این شخص بیشتر اشنا شدم
    یکشنبه 11 بهمن 1388

    surena1611 - آلمان - اشتوتگارت
    با تشکر از نویسنده این مطلب و مسئولین سایت. مهمترین مسئله این است که قطب زاده و ابراهیم یزدی از کسانی هستند که از اسرار رابطه خمینی با قدرتهای غربی مطلع بودند. همین امر هم باعث شد تا قربانی شود. اما یزدی برخلاف قطب زاده سکوت اختیار کرد و خطری برای خمینی نداشت. نظام های مافیایی (البته مقدس !!!) همیشه برای از بین بردن رد پا ها عوامل خود را قربانی میکنند. داروی نظافت (سعید امامی) هم یکی از این روش هاست. مرگ بر رژیم ولی وقیح
    یکشنبه 11 بهمن 1388

    Shakila - امارات - عجمان
    خیلی جالب بود حتی یک خطم از دست ندادم
    یکشنبه 11 بهمن 1388

    baas - هلند - روتردام
    از مرگ او خوشحالیم به امید مرگ تمامی کسانی که نقشی در ویران و اسلامی کردن ایران داشته و دارند .
    یکشنبه 11 بهمن 1388

    mdice7 - ایران - تهران
    به نظر من خمینی یک خائن نبود بلکه دشمن ایران بود ولی قطب زاده و بنی صدر و بازرگان خائن به مملکت بودند و باید به سزای اعمالشون برسند.همین فکلی ها بودند که پایه گذار سقوط پهلوی و به قدرت رسیدن آخوند های شپشو شدند و فکر کردند دوره ای رو با آخوند ها شریک و بعد اونها رو کنار میزنند و خودشون به تنهایی حکومت میکنند، برای همین من به سبزها میگم اگر فکر میکنید که با امثال خاتمی و موسوی و کروبی میتونید از شر جمهوری اسهالی راحت بشید سخت در اشتباه هستید زیراlt;< این گرگ سالهاست که با گله آشناستgt;>
    یکشنبه 11 بهمن 1388

    aria-aria-nl - هلند - روتردام
    راست میگن انقلاب فرزندان خود را میخورد ولی انگار این یکی را کباب کردن بعد خوردنش سردسته حرمزادهایی که اینها اوردن سرکار
    یکشنبه 11 بهمن 1388

    iran love - ایران - تهران
    خدا را سپاس هرکس که باعث عوض شدن رژیم شاه شدن و ما رو بدبخت کردن به سزای کارشان به دست همین رژیم خونخوار شدن
    یکشنبه 11 بهمن 1388

    homa-ir - المان - هامبورک
    mdice7-ایران-تهران و aria-aria-nl-هلند-روتردام و iranlove-ایران-تهران با نظرات کوتاه ولی پر محتوای شما نشان از اگاهی اطلاعات شما در طوفانی که در سال57 بدست خود فروختگان داخلی صورت گرفت مطلع هستید درود وسپاس من بشماها عزیزانم . موفق وشادباشید پاینده ایران
    یکشنبه 11 بهمن 1388

    black chador - امریکا - ولدن
    بعد از پیروزی ایرانی ها علیه علی چکه ای اسلام را اعدام کنید تا دیکه از این کثافتکاری ها نشه.
    یکشنبه 11 بهمن 1388

    arash-eindhoven - هلند - ایندهوفن
    در صحت این مقاله / افشاگری تردیدی نیست .مخصوصا قسم میخورم بسیاری از زندانیان سال 60 توسط توده ایها و داده شدند .اکثر اقلیتیهای ان زمان هم توسط رفقای اکثریتی که اپورتونیستای توده ایی بودند به سپاه و کمیته معرفی میشدند. هر وقت که سری به سایتهای حزب منفور توده و فداییان اکثریت می زنم بی درنگ شهدای پاک چریکهای فدایی را به یاد میاورم که توسط این نا رفیقان خائن پرپر شدند.
    یکشنبه 11 بهمن 1388

    ukguy4u - بریتانیا - لندن
    انقلاب فرزندان خود را می خورد
    یکشنبه 11 بهمن 1388

    SarayeAzadi - انگلیس - لندن
    این هم از انقلاب ننگین و ارتجاعی که رهبران آن با سر پوش نهادن بر جنایتها و دور زدن نگاه جامعه از براه انداختن سیلاب خون در زندانهای حکومت جهل و فساد از هر گونه اقدام جنایتکارانه و عوامفریبانه فروگزار نبوده اند. (از دروغ گفتن یا همان تقیه گرفته تا حذف فیزیکی حقایق رویدادهای تاریخی از راه ترور رقیبان غیر خودی و خودی پر درد سر در میدان قدرت) درود بر روانت شاه فقیدم که روز به روز بر حق بودنت بر همۀ نسل جدید آشکار می شه. پاینده باد ایران
    یکشنبه 11 بهمن 1388

    Nader Jahanbani - کانادا - تورنتو
    دستگیری و اعدام صادق قطب زاده یک شاهکار تبهکارانه ک.گ.ب و حزب توده بوده که یکی از اعضای این حزب منحوس و وابسته که در فرانسه ساکن است, روزی در سفرش به آلمان در جمعی از افراد خلّص این حزب پرده از آن برداشت. قضیه از این قرار بود که استادان جعل اسناد ک.گ.ب و همکاران ایرانی آنها دستخط وی را دالّ بر برنامه توطئه بر علیه محل سکونت خمینی در یک ورق کوچک نوشته و در یک باجه تلفن جاسازی کرده و سپس سرویسهای امنیتی سپاه را که آن روزها تنها ارگان امنیتی کشور بوده, با کمک عوامل خود طی یک طرح ماهرانه و فریبکارانه در جریان گذاشته که : سند توطئه کودتای قطب زاده را در فلان نقطه جاسازی شده آنرا تحویل بگیرید. این نامه جعلی منتسب به قطب زاده که با مهارت خاصّی هم نوشته شده بود, در واقع عامل اصلی دیستگیری و اعدام وی میباشد. من احساس دلسوزی خاصّی به قطب زاده ندارم ولی از آنسوی قضیه ماهیت تبهکارانه و جنایتکارانه این حزب خائن و خبیث را بخوبی نشان میدهد.!
    یکشنبه 11 بهمن 1388

    khodemanitar - اسکاتلند - ابدین
    یکی از بزرگترین تراژدی های بشریت این است که. اخلاقیات بوسیله دین دزدیده شده است. " آرتور سی کلارک" . مذهب ،. آه خلق ستمدیده است،. قلب دنیای بی قلب و روح شرایط بی روح. مذهب افیون توده هاست . "کارل مارکس" . آنجا که علم پایان می یابد،. مذهب آغاز میگردد . " بنجامین دیزرائیلی" . دین،. افساری است که به گردن تان می اندازند،. تا خوب سواری دهید،. و هرگز پیاده نمی شوند،. باشد که رستگار شوید.. "کائوچیو" . اولین روحانی جهان. اولین شیادی بود. که به اولین ابله رسید. "ولتر" . .
    دوشنبه 12 بهمن 1388

    khodemanitar - اسکاتلند - ابدین
    یکی از بزرگترین تراژدی های بشریت این است که. اخلاقیات بوسیله دین دزدیده شده است. " آرتور سی کلارک" . مذهب ،. آه خلق ستمدیده است،. قلب دنیای بی قلب و روح شرایط بی روح. مذهب افیون توده هاست . "کارل مارکس" . آنجا که علم پایان می یابد،. مذهب آغاز میگردد . " بنجامین دیزرائیلی" . دین،. افساری است که به گردن تان می اندازند،. تا خوب سواری دهید،. و هرگز پیاده نمی شوند،. باشد که رستگار شوید.. "کائوچیو" . اولین روحانی جهان. اولین شیادی بود. که به اولین ابله رسید. "ولتر" . .
    دوشنبه 12 بهمن 1388

    ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو
    bluestar - ایران - تهران. بسیجی مزدور شاه هر چه بود یک کارشناس بر جسته ی نفت مسلط به زبان فرانسه و انگلیسی او را با این بی شرفهای بی سواد قاتل دزد مقایسه می کنی و خمینی بی شرف اشغال و بقیه ی کثافتهای اسلام .... بگیر موجود نفرت انگیز اسلامی.
    دوشنبه 12 بهمن 1388

    xixix - انگلیس - منچستر
    Nader Jahanbani - کانادا - تورنتو / با تشکر از متن شما ///. بلوای خانمان برانداز 57 ، معجونی از نادانی ها، خیانت ها، تسویه سازی ها ی شخصی و یا عمده و سهل انگاری ها بود.
    دوشنبه 12 بهمن 1388

    hashamdar - ایران - تهران
    واقعا که ابلیسی تمام عیار بوده . خداوند ایران زمین از سر تقصیراتش نگذرد.
    دوشنبه 12 بهمن 1388

    bluestar - ایران - تهران
    ARTEMIS-SW - شاه غلط کرد که کارشناس بود. هم خودش بیسواد بود. هم پسرش بیسواده. باباش هم که معروف بود به قزاق بیسواد. با این سنت هنوز نمیدونی؟ تو که بایدزمان خود رضاشاه رو هم تجربه کرده باشی
    دوشنبه 12 بهمن 1388

    پریستوک - ایران - تهران
    bluestar - ایران - تهران مث این که توام مث رهبر چلاقت توهم می زنی حتما می خوای بگی شاه با سواد نبود و خمینی با سواد بود که حرف زدن عادیش و بلد نبود و درست با لهجه ی طغرل تو شبای برره حرف می زنَه جون من بَرو حرف زَأدَنَشو بَبین که کر کر خندَیَ
    دوشنبه 12 بهمن 1388

    bluestar - ایران - تهران
    پریستوک - رهبر چلاق و شاه دماغ هر دو مال خودت. لعنت به هر چی دیکتاتور. بعد از 30 سال هنوز دنبال چوپونی به اسم شاه میگردند.
    دوشنبه 12 بهمن 1388

    xixix - انگلیس - منچستر
    bluestar - ایران - تهران، کاربر گرامی اطلاعات شما دربارۀ تاریخ معاصر ناقص است. شاید بد نباشد به شما گوشزد کنم اطلاعاتی تاریخی شما بر مبنای مطالعات مطالب بیطرف استوار نیست، چون درک درست تاریخ باید از روی اسناد و شواهد کافی و مبرهن و بیطرف صورت گیرد. بهر حال شعور آنهائیکه را که بر اساس مطالعۀ همه جانبه به درک حقیقتی از تاریخ رسیده اند، محترم بشمارید. فراموش نکنید دانش امروز شما از فردایتان کمتر است. متشکرم/
    سه‌شنبه 13 بهمن 1388

    پریستوک - ایران - تهران
    bluestar - ایران - تهران . نخیر علی چلاقت حواله به خودت که اینقد سنگش و به سینه می زنی خلایق هر چه لایق . شاه هم سرور خودم چون آدمای خوبن که تو قلبای آدما می مونن و اون همیشه تو قلب آدماس . تو هم برو لا دست رهبر حیوون .... تا چشم مزدورای بسیجی مث تو کور شه
    سه‌شنبه 13 بهمن 1388

    +27
    رأی دهید
    -1

    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.